واندرز فارسی | جهان عجایب

در ژانویه 2005، فیلم White Noise منتشر شد که به یک پدیده هنوز کمی مطالعه شده، به اصطلاح پدیده صداهای الکترونیکی یا EVP اختصاص داشت. این در این واقعیت نهفته است که گاهی اوقات در رادیو، در میان صدای هیس، که به آن صدای سفید می گویند، می توانید صداها و صداهایی با منشاء ناشناخته بشنوید. گاهی اوقات سیگنال هایی با ماهیت ناشناخته به شکل چهره های عجیب و غریب شبح بر روی صفحه تلویزیون ظاهر می شود. مایکل کیتون در این فیلم نقش جاناتان ریورز را بازی می کند که همسرش لیندا در شرایطی مرموز درگذشت. جاناتان به زودی با مردی ملاقات می کند که ادعا می کند می تواند پیام هایی از مردگان از جمله لیندا دریافت کند. بیوه تسلی‌ناپذیر درخواست می‌کند که با همسر متوفی‌اش مرتبط شود و به زودی با EVP روبرو می‌شود.

دانشمندان مشهور مدتهاست به این پدیده علاقه مند بوده اند. در 30 اکتبر 1920، در شماره بعدی مجله علمی ساینتیفیک امریکن، مخترع معروف توماس ادیسون نوشت: "اگر شخصی یا چیزی که ما روح می نامیم، پس از مرگ به زندگی خود ادامه دهد، طبیعی است که فرض کنیم او دوست دارد برای برقراری ارتباط با کسانی که او اینجا، روی زمین، ترک کرده است تلاش کند. فکر می‌کنم می‌توان ابزاری ساخت که پیام‌های اخروی را ضبط کند.» برخی از زندگی نامه نویسان ادیسون معتقدند که او سعی کرد دستگاه مشابهی ایجاد کند، اگرچه هیچ مدرکی در این مورد وجود ندارد.

مارکونی و تسلا همچنین علاقه جدی خود را به ایجاد فناوری که امکان تماس با دنیای ارواح را می دهد ابراز کردند. برای اولین بار، در مورد پدیده EVP در دهه 30 قرن بیستم صحبت شد. سپس خلبانان نظامی سوئدی و نروژی در طول پروازهای آموزشی صداهای ناشناس را از رادیو شنیدند. آنها در این مورد در روزنامه ها نوشتند. در سال 1930، در سالن ویگمور لندن، صدها نفر شاهد یک پدیده غیرعادی بودند. نمایش هنوز شروع نشده یک میکروفون روی صحنه بود که نزدیک آن کسی نبود. ناگهان صدای بلند متعددی که به زبان های مختلف صحبت می کردند، از بلندگوهایی که در انتهای سالن نصب شده بودند و با سیم به میکروفون متصل می شدند، شنیده شد.

مهندسان صدا بعداً نتوانستند آنچه را که اتفاق افتاده است توضیح دهند. در سال 1949، در کنگره بین‌المللی سازمان معنویت‌گرایان در منچستر، مهندس هلندی Zwaan دستگاهی را به نمایش گذاشت که قادر به ضبط و بازتولید صدای افراد مرده بود. در سال 1952، در میلان، دو کشیش کاتولیک یک بلندگو را در یک کلیسا نصب کردند تا همه اهل محله بتوانند به خوبی این مراسم را بشنوند. ناگهان صدای خش خش از بلندگو شنیده شد و سپس از آنجا شنیده شد: "من همیشه با شما هستم و به شما کمک خواهم کرد!" هر دو شاهد این پدیده غیرعادی صدای پدر یکی از کشیش ها را که اخیراً درگذشته بود، تشخیص دادند. در سال 1959، فریدریش یورگنسون، تهیه کننده مستند، صدای پرندگان را در جنگل ضبط کرد. او با شگفتی متوجه شد که ضبط دیگری روی ضبط صدای پرندگان قرار گرفته است. مردی آگاهانه درباره عادات پرندگان صحبت می کرد. یورگنسون فکر می کرد که به نوعی یک برنامه رادیویی در مورد پرندگان ضبط کرده است.

اما وقتی چند هفته بعد همان نوار را شنید، صدای پرنده نگر از بین رفت. در عوض، صدای مادر نگران یورگنسون صدا زد: "فریدل، فریدل کوچولوی من، می شنوی؟" مادر فریدل در کودکی یورگنسون را صدا زد. پس از آن، تهیه کننده موفق شد چندین صدای ناشناخته دیگر را که به زبان های مختلف صحبت می کردند ضبط کند. یورگنسون روی این مشکل با دکتر هانس بندر، رئیس بخش فراروانشناسی دانشگاه فرایبورگ کار کرد. در سال 1965، دکتر کنستانتین رادیو، روانشناس معروف و شاگرد کارل یونگ، با یورگنسون ملاقات کرد و با اطمینان از وجود EVP، به مطالعه این پدیده علاقه مند شد.

دکتر رادیو فیزیکدانان و مهندسان الکترونیک را به کار جذب کرد و گیرنده خود را ایجاد کرد که در آن یک کریستال خالص عنصر اصلی است. گیرنده، گونیومتر نامیده می شد. رادیو با کمک یک گونیا، هزاران صدای ماورایی را ضبط کرد و در سال 1968 گزارشی از تحقیقات خود را منتشر کرد که به چندین زبان ترجمه شده بود. در همان سال ها، جورج میک، تاجر آمریکایی، از پروژه ای مشابه در ایالات متحده حمایت کرد. مهندس بیل اونیل، که سابقاً از ناسا بود، دستگاهی را برای برقراری ارتباط با جهان ارواح ساخته است که به آن روح‌گرا می‌گویند.

در سال 1981، اونیل در شرایط عجیبی درگذشت. تا آن زمان، EVP مردم سراسر جهان را مجذوب خود کرده بود. در بریتانیا، دو محقق، جورج بونر و ریموند کاس، با یک ضبط صوت حلقه به حلقه آزمایش کردند و صدای سفید را به عنوان حامل صداها انجام دادند. بونر در میکروفون پرسید: "آیا کسی صدای من را می شنود؟" یک دقیقه بعد، پاسخ روی نوار ظاهر شد: "بله!" بونر و کاس ده ها هزار صدای ماورایی را در یک دوره بیست و دو ساله ضبط کردند. با وجود تعداد زیادی از نتایج تجربی، هیچ یک از محققان هنوز نتوانسته اند EVP را توضیح دهند. بعداً این مفهوم گسترش یافت و اصطلاح جدیدی ظاهر شد - انتقال ابزاری ، که همچنین شامل تماس های تلفنی اخروی ، ضبط ارواح در VCR و پیام های مرموز در رایانه های شخصی است.

در سال 1982، انجمنی از علاقه مندان به این پدیده ها در بریتانیا ظاهر شد. انجمن ارتباطات ابزاری. رهبر جامعه جودیت چیشولم است. اشتیاق او به EVP با یک حادثه بسیار عجیب آغاز شد. در سال 1999، او یک ضبط صوت خرید و متوجه شد که موسیقی او را پخش نمی کند. جودیت از سر ناامیدی قسم خورد: "این احمق ها در فروشگاه یک محصول بی کیفیت به من فروختند!" ناگهان ضبط صوت که نوار با صدای ضبط شده بی صدا می چرخید زنده شد و گفت: ضبط صوت را نباید به مغازه برگردانی. خانم چیشولم از تشخیص صدای همکار و دوستش که چندین سال پیش مرده بود، شگفت زده شد. "جک، تو هستی؟" -  "من بچه هستم. من به شما کمک خواهم کرد،» این پاسخ از ضبط صوت آمد. از آن زمان، به محض اینکه ضبط صوت را روشن کرد، "آنها" شروع به صحبت با او یا با یکدیگر کردند. «آنها» صداهای اخروی هستند. برخی صدا ها را جودیت تشخیص داد، آنها بستگان و آشنایان مرحوم او بودند. برخی صداها قابل تشخیص نبود، برخی دیگر به زبان های خارجی صحبت می کردند.

گاهی اوقات ارتباط دو طرفه بود و جودیت می توانست با دوستان فوت شده ارتباط برقرار کند. گاهی اوقات آنها به سؤالات پاسخ نمی دادند ، گویی او را نشنیده بودند ، یا بین خود صحبت می کردند. کتابخانه خانم چیشولم شامل حدود هزار ضبط صدای ارواح است. جودیت اغلب به سراسر جهان سفر می کند و در سمینارهایی که توسط جوامع ماوراء الطبیعه در کشورهای مختلف برگزار می شود سخنرانی می کند. ضبط صوت فوق العاده اش همیشه همراهش است. خانم چیشولم و دیگر علاقه مندان به پدیده صداهای الکترونیکی در تلاش هستند تا متخصصان - فیزیکدانان، مهندسان، روانشناسان - را در تحقیقات خود مشارکت دهند. هدف کشف پدیده انتقال ابزاری و ایجاد یک دستگاه جهانی است که با کمک آن هر کسی می تواند با عزیزان متوفی تماس بگیرد.