واندرز فارسی | جهان عجایب

تعداد کمی از ما می دانیم که سلاح های مدرن مانند هواپیماهای جت، هواپیماهای رادارگریز، موشک های هدایت شونده، موشک های قاره پیما. اولین بار توسط ارتش نازی توسعه یافت. همچنین تعداد کمی از مردم می دانند که نازی ها کسانی بودند که اولین بشقاب پرنده های جهان را تولید کردند. و حتی تعجب آورتر است اگر یاد بگیریم که دانش آلمانی ها قادر به ساختن ماشین هایی بسیار فراتر از سطح هم عصر خود بودند، از خاستگاه های غیبی یا فرازمینی سرچشمه می گیرد. در سال 2014، در مجاورت کوه البروس، کوه‌های قفقاز غربی، جمهوری خودمختار کاباردینو-بالکاریا، روسیه - شکارچیان گنج بیش از 200 جسد سرباز را کشف کردند. آلمان نازی زیر یخ ضخیم و حلقه ای حکاکی شده با یک سرباز و اعداد 1939-1941 مدفون شد. ویکتور کوتلیاروف، خبرنگار، عضو انجمن جغرافیایی روسیه و همکارانش منطقه را کاوش کردند. در طول سفر، آنها به طور تصادفی یک چمدان قهوه ای رنگ با دسته چرمی و کتیبه "Ahnenerbe" - نام یک انجمن مخفی معروف نازی - کشف کردند. داخل چمدان جمجمه یک موجود عجیب بود که هرگز روی زمین ظاهر نشده بود.

70 سال پس از آن واقعه، در 8 سپتامبر 1944، یک سلسله انفجارهای بزرگ به طور مداوم در فرانسه و انگلیس رخ داد و ده ها نفر را کشت. صدها انفجار مهیب چند هفته بعد در سراسر متفقین باعث شد آنها متوجه شوند که توسط یک موشک نازی با نام رمز V-2 مورد حمله قرار گرفته اند که قابل رهگیری نیست. این نوع موشک V-2 می تواند تا ارتفاع 88 کیلومتر پرواز کند، حداکثر سرعت آن تا 5760 کیلومتر در ساعت (بیش از چهار برابر سرعت صوت) است و توسط همان رایانه ای که آن را به یک سلاح تبدیل می کند، کنترل می شود. ترسناک و غیر قابل توقف در آن زمان پس از جنگ، V-2 توسط ایالات متحده و روسیه کپی و بهبود یافت تا به تقویت کننده ای برای سفینه های فضایی و موشک های قاره پیما تبدیل شود.

دکتر آلمانی هرمان اوبرث در کتاب «فراتر از راز» نوشته تیموتی گود و ویلیام مورو که در سال 1988 منتشر شد، در طول جنگ جهانی دوم به نازی‌ها خدمت کرد و پس از آن به ایالات متحده آمریکا که پایه و اساس آن را پایه‌گذاری کردند، خدمت کرد. برای صنعت موشک فضایی و موشک V-2 به طور رمزآلود بیان کرد: ما نمی توانیم پیشرفت خود را در زمینه های خاصی از علم اعتبار کنیم. به ما کمک شده است. هرمان اوبرت در پاسخ به از چه کسی خواسته شد ، پاسخ داد: "مردم دنیای دیگر." در سال 2012، ولادیمیر ملیکوف، مالک موزه خصوصی بلوودیه، روستای آدیگه، منطقه کامنوموتسکی، پارک طبیعی بولشوی تخاچ، در طی یک سفر به غارهای کوه بولشوی تخاچ، دو سر را کشف کرد. بقایای یک موجود عجیب، شبیه به آنچه ویکتور کوتلیاروف پیدا کرده بود.

در اکتبر 2015، یک شخص مرموز به ولادیمیر ملیکوف چمدانی داد که روی آن عبارت "Ahnenerbe" نیز چاپ شده بود، که داخل آن عکس سربازی با کلاه و لباس نازی ها، نشانی از لشکر کوهستان ادلوایس، وجود داشت. نقشه های آلمانی منطقه آدیگه در سال 1941.

این یافته ها ارتباطی بین نازی ها و موجودات مرموز غیر بومی زمین را نشان می دهد. اما آیا مبنایی برای این کار وجود دارد؟

راز "باور" آلمان نازی

در سال 1871، ادوارد بولور-لیتون، نویسنده انگلیسی، رمان "Vril: The Power of Next Race" را منتشر کرد. داستان یک آمریکایی را دنبال می‌کند که با نژادی از آریایی‌های ماقبل تاریخ که در زیر زمین توخالی زندگی می‌کنند، در تماس است و منبع بی‌نهایتی از قدرت به نام Vril را مهار می‌کند. صاحبان آن که Vril-ya نامیده می شوند، بر جنگ، حسادت و حتی دموکراسی غلبه کردند تا جامعه ای بی طبقه را ایجاد کنند.

در سال 1888، هلنا پترونا بلاواتسکی، یکی از بنیانگذاران انجمن تئوسوفی، کتاب "دکترین مخفی" را منتشر کرد. این مجموعه کتاب به سرعت در کشورهای اروپایی و آمریکایی محبوب شد. بلاواتسکی در «دکترین باطنی» پیشنهاد کرد که خدایان از نیروی یا انرژی مرموزی به نام فوهات یا وریل برای ایجاد و حفظ جهان، ماده، فضا و زمان استفاده می‌کنند. فضا، زمین، آب، آتش... Vril بی پایان در بدن انسان و در سراسر جهان وجود دارد.

بلاواتسکی معتقد است که علاوه بر انسان های امروزی، چهار نژاد انسانی نیز وجود دارند که زمانی روی زمین وجود داشته اند و نژاد چهارم یعنی آریایی ها همراه با تمدن آتلانتیس از بین رفته اند، اما بازماندگان این نژاد هنوز زنده هستند. در سرزمین شامبالا، زیر زمین در فلات تبت. بلاواتسکی استدلال می کند که ما انسان ها از نژاد آریایی آمده ایم.

اسطوره Vril، نژاد آریایی، به سرعت توسط انجمن های مخفی آلمان مانند Thule، Vril و Ahnenerbe پذیرفته شد و مورد حمایت قرار گرفت. تمرکز اصلی Order of Thule ادعای منشا نژاد آریایی است. کسانی که مایل به پیوستن به "جمعیت آلمانی" که توسط انجمن Thule در سال 1918 ایجاد شده است، باید "اعلامیه ایمان به خون" ویژه را در مورد نسب خود امضا کنند: «این امضاکننده تا جایی که می‌داند و اعتقاد دارد سوگند یاد می‌کند که هیچ خون یهودی یا رنگی در رگ‌های او و همسرش جریان ندارد و اجدادشان چنین نمی‌کنند. هر یک از اعضای نژاد رنگین پوست.

در سال 1923، هیتلر پس از یک "کودتای آبجو" با هدف سرنگونی دولت ایالت باواریا به زندان افتاد. هیتلر در زندان با رودولف هس، شاگرد کارل ارنست هاوشوفر بود. کارل ارنست هاوشوفر و رودولف هس هر دو از اعضای راسته انجمن تول (Thule) بودند. تماس او با رودولف هس، هیتلر را با اسرار نفوذ عمومی آشنا کرد و او را با مطالعات غیبی نژاد آریایی و طالع بینی آشنا کرد. رودولف هس یکی از اعضای اصلی حزب نازی شد و بعداً معاون هیتلر شد. خود آدولف هیتلر دوست داشت بگوید که «ابزار قدرت برتر»، «پیام‌آوری از بالا» است و می‌تواند آینده را پیش‌بینی کند. هاینریش هیملر - رئیس سازمان امنیتی اس اس - معتقد است که او از نوادگان هنری اول پادشاه ساکسون است که هزار سال پیش می زیسته است. یکی از رویاهای هیملر که وسواس زیادی به تأسیس یک فرقه داشت، ایجاد دین جدیدی برای جایگزینی مسیحیت در آلمان بود. بر اساس تئوری نژاد آریایی، هیتلر و نازی ها فرض کردند که آنها از فرزندان نژاد الهی آریایی هستند و "نژاد آلمانی" "نژاد برتری است که حق حکومت بر جهان را دارد" 

دو چمدان مرموز و سازمان Ahnenerbe

Ahnenerbe در لغت به معنای "میراث از اجداد" است. این سازمان در 1 ژوئیه 1935 به عنوان بخشی فرعی از اس اس با هدف اصلی ترویج آموزه های نژادی آریایی مورد حمایت آدولف هیتلر و حزب حاکم نازی تأسیس شد. خود. با این حال، همانطور که J. Bergier و L. Povel در کتاب خود در مورد فعالیت های Ahnenerbe می نویسند: «(این مطالعات) ... حوزه وسیعی را شامل می شود، از فعالیت های علمی تا تحقیقات واقعی. شیوه های غیبی، از جاسوسی از زندانیان تا جاسوسی برای جوامع مخفی.

یکی از مهم‌ترین جهت‌گیری‌ها در فعالیت‌های «آهنربه» جستجوی دانش باستانی درباره «ابر تمدن‌ها»، آثار جادویی فراموش‌شده، متون مقدس و دیگر آثار اساطیری است، به‌ویژه آن‌هایی که به گفته مورخان «آهنربه» قدرتمندترین آنها بودند. سلاح های خدایان باستان در جستجوی این دانش، Ahnenerbe سفرهای بسیاری را به غیرقابل دسترس ترین نقاط جهان ما ترتیب داد: به قطب جنوب، تبت، آمریکای جنوبی و غیره. کنستانتین زالسکی، مورخ آلمانی، با تجزیه و تحلیل حلقه و یک چمدان قهوه‌ای رنگ چاپ شده با نام و نماد سازمان Ahnenerbe که در اطراف اجساد 200 سرباز نازی مدفون در زیر یخ یافت شده است، معتقد است که گروه این سرباز ها بخشی از این گروه Ahnenerbe بوده است. از لشگر پیاده نظام کوهستان ادلوایس، برای محافظت از اکسپدیشن Ahnenerbe به کوه های قفقاز اعزام شد.

حلقه ای که سربازی از لشکر ادلوایس (سمت چپ) برای محافظت از ماجراجویان که چمدان های مرموز متعلق به انجمن مخفی Ahnenerbe (راست) را حمل می کند، استفاده می کند.

ویکتور کوتلیاروف می‌گوید: «این چمدان قهوه‌ای نسبتاً بزرگ با دسته‌ای چرمی و نشان «Ahnenerbe» روی درب آن در یک غار پیدا شد. در گذشته، زنی از روستای زایوکوو در اینجا به ما گفت: «در طول جنگ، آلمانی‌ها در خانه پدر و مادرش زندگی می‌کردند و افسری همیشه یک چمدان قهوه‌ای به همراه داشت. . او مانند مردمک چشمش از چمدان محافظت کرد و هرگز آن را ترک نکرد. شبیه یک کیف مسافرتی بود که برای اعضای سازمان مخفی "Ahnenerbe" نصب شده بود. روی درب چمدان آرم رسمی انجمن 'Ahnenerbe' است. حروف چاپی روی آن بسیار تیز بود، در این جامعه «مخفی» بسیار محبوب بود: به شکل رون که در آن زمان مد بود. همان کلمات "Besondere Bekl" که روی چمدان چاپ شده است به معنای "قرار دادن ویژه" است.

جمجمه های بیگانه؟

ولادیمیر ملیکوف در حین مطالعه جمجمه های عجیب متوجه شد که این جمجمه ها میراث موجودی با دو شاخ بیرون زده، بدون دهان و بدون جمجمه هستند. او ابتدا فکر کرد که ممکن است فسیل حیوانات منقرض شده باشند، اما پس از تجزیه و تحلیل دقیق، گفت: "آنها هیچ شباهتی به آنچه که به عنوان انسان شناخته شده است ندارند. آثار سوراخ گرد در انتهای جمجمه ممکن است پایه ستون فقرات باشد. این نشان می دهد که این موجود دوپا بود، اما به طور غیرعادی فاقد جمجمه و فک بود، در حالی که حدقه های چشم به طور غیر طبیعی بزرگ بودند. با این حال، استخوان‌های صورت مانند انسان‌ها صاف هستند. سخت است که فکر نکنیم اینها بقایای یک موجود بیگانه هستند.

ویکتور کوتلیاروف به انسان شناس، محقق ارشد موسسه باستان شناسی و قوم شناسی روسیه، دیرینه شناس نیکلای اوودوف تصاویری از جمجمه ها را نشان داد. پس از بررسی عکس ها، آقای نیکولای نظر زیر را بیان کرد: شاید این جمجمه یک گوسفند باشد. این احتمال وجود دارد که جمجمه پس از مدت ها قرار گرفتن در آب با شن و ماسه، تغییر شکل داده باشد.» با این حال، نیکولای همچنین گفت: «این احتمال را که نازی ها به آن دست یافته اند را رد نمی کنم یعنی جمجمه یک موجود عرفانی.

جمجمه گوسفند (ای)، اسکلت بره (ب)، جمجمه عجیب (سی)، بخشی که اعتقاد بر این است که به ستون فقرات جمجمه عجیب متصل است (دی)

تا به امروز، هیچ کس نمی داند که سازمان Ahnenerbe چه نتایجی از سفرهای خود به کوه های قفقاز، تبت و قطب جنوب به دست آورده است. با این حال، اسنادی وجود دارد که نشان می دهد سیزدهمین دالایی لاما و نایب السلطنه کوتوختو تبت هیتلر را بسیار جدی گرفتند و حداقل در دوره قبل از حادثه با نازی ها ارتباط مستقیم رادیویی داشتند. در 25 آوریل 1945، سربازان روسی شش تبتی مرده را در یکی از زیرزمین های برلین، که به صورت دایره ای قرار داشت، پیدا کردند و در مرکز این دایره مردی که دستکش های رنگی به تن داشت. در مجموع، زمانی که روس ها وارد برلین شدند، بیش از 1000 جسد از افراد با ویژگی های مهاجران هیمالیا پیدا شد که در کنار آلمانی ها جنگیده بودند. آنها که هستند و چرا وطن خود را ترک کردند هنوز یک راز است.

سلاح های پیشرفته نازی ها

در پایان جنگ جهانی دوم، متفقین از یک سری سلاح های پیشرفته نازی ها بسیار فراتر از سطح علم و فناوری آن زمان شگفت زده شدند، مانند: بمب افکن رادارگریز Horten Ho 229. این بمب افکن برای حمل نزدیک به 1 تن سلاح طراحی شده است که در ارتفاع 15 کیلومتری با سرعت 965 کیلومتر در ساعت پرواز می کند. Horten Ho 229 نمونه اولیه بمب افکن B-2 کنونی ایالات متحده است.

واپیمای رادارگریز Horten Ho 229، نمونه اولیه هواپیمای B2 فعلی ارتش ایالات متحده است.

اولین موشک زمین به هوای ضدهوایی مجهز به سامانه هدایت فروسرخ انزیان.

Fritz X، اولین بمب هدایت شونده رادیویی جهان که حاوی 1.5 تن مواد منفجره است، می تواند به زره یک متری نفوذ کند و از ارتفاع 6 کیلومتری پرتاب شود، در این نقطه اسلحه های ضد هوایی که نمی توانند به سمت آن شلیک کنند.

Flettner Fl 282 Kolibri یک هلیکوپتر و هلیکوپتر تک سرنشین است. Flettner Fl 282 همچنین اولین هلیکوپتر تولید انبوه جهان بود.

شاهدان بشقاب پرنده نازی ها

بسیاری از شاهدان عینی گفتند که در سال 1944 بشقاب پرنده ای را دیده بودند که با یک صلیب آلمانی در ارتفاع پایین بر فراز رودخانه تیمز پرواز می کرد. لوئیجی رومرسا، 84 ساله، روزنامه نگار و مشاور نظامی سابق موسولینی، به دیسکاوری تی وی گفت: «این وسیله بسیار غیرعادی بود. دیسکی دایره‌ای دارد که بالای آن کابینی با گنبد شیشه‌ای پلاستیکی قرار دارد. از همه جهات می توان نازل های مورد استفاده برای موتورهای جت را به وضوح دید. به گفته هنری استیونز، مورخ هوانوردی بریتانیایی، 15 هواپیما از این نوع در سال 1943 تولید شد. آنها برای استفاده توسط SS و با کد V-7 طراحی شدند. 

ماشین‌های پرنده دایره‌ای به موتورهای جت مجهز شده‌اند و قسمت پایینی آن دارای پروانه است. در وسط "دیسک" یک گنبد کابین خلبان طراحی شده است. در سال 1944، بمباران بزرگی علیه کارخانه مهم اسلحه سازی در شواینفورت انجام شد. در عرض چند ساعت، یک اسکادران متشکل از ده تا پانزده بشقاب پرنده نازی، صد و پنجاه بمب افکن بریتانیایی و آمریکایی - یک چهارم کل ناوگان بمب افکن- را سرنگون کردند. پس از فروپاشی دیوار برلین در سال 1989، دفتر خاطرات یک تکنسین که در سال 1943 در فرودگاه پراگ-گبل (پراها) کار می کرد نیز توسط مجله آلمانی Flugzeug با جزئیات بسیار مهم منتشر شد. بر همین اساس، او با چشمان خود در آشیانه، شیء دیسکی شکل به قطر 5 تا 6 متر و قد یک فرد بالغ را دید که بر روی 4 ستون بلند ایستاده بود.

بشقاب پرنده ای که گمان می رود آلمانی باشد عکس در سال 1937 گرفته شد.

ماریا اورسیچ و انجمن مخفی Vril

ماکسیمیلیان دو لافایت یکی از بااستعدادترین نویسندگان و محققین جهان است. او بیش از 2500 کتاب، 22 فرهنگ لغت زبان های امروزی و باستانی و 9 دایره المعارف به 25 زبان نوشته است. او 220 کتاب پرفروش دارد که توسط amazon.com تایید شده است ماکسیمیلیان د لافایت در دو جلد «ماریا اورسیک، زنی که اولین بشقاب‌های پرنده را خلق کرد - بشقاب پرنده‌ها، ماریا اورسیک، زنی که اولین بشقاب‌های پرنده زمین را پدید آورد»، حداقل 82 منبع اطلاعاتی را تأیید کرده است. و فعالیت های او مربوط به ساخت اولین بشقاب پرنده آلمانی بود. در آن اطلاعات زیادی از اتحاد جماهیر شوروی سابق، ایالات متحده، بریتانیا، یوگسلاوی سابق، دانشمندان، روزنامه نگاران، سیاستمداران حتی پزشک شخصی آدولف هیتلر وجود دارد.

کانال های اطلاعاتی روسیه تایید کردند که ماریا اورسیچ در تولید مدل های بسیاری از بشقاب پرنده کمک کرده است و یکی از مدل ها در 15 دستگاه تولید شده است. پس ماریا اورسیچ کیست؟ ماریا اورسیچ، متولد 1898، معلم باله بود. پدر او تومیسلاو اورسیچ از یوگسلاوی سابق، کرواسی کنونی بود. مادرش سابین اتریشی است. ماریا اورسیچ قبل از مهاجرت خانواده اش به آلمان در سال 1899 در یوگسلاوی سابق متولد شد.

به گفته ماکسیمیلیان، از 10 فوریه 1917، ماریا به طور مداوم با موجوداتی که ادعا می‌کردند از ستاره آلدباران، در صورت فلکی هیادس، در فاصله 65 سال نوری از زمین هستند، تماس‌هایی داشت. اطلاعات ثبت شده توسط ماریا اورسیچ به زبان های تمپلار، آناخ، سومری، اوگاریتی که خود او نمی فهمید، شامل 2 گروه اصلی اطلاعات است: 1/ مکاشفه های غیبی: آگاهی کیهانی، روشنگری، خاستگاه بشر، تاریخ تمدن های اولیه روی زمین، آتلانتیس، لموریا، جهان های دیگر و نحوه ساخت کیهان و غیره. 2/ داده های فنی: دستورالعمل هایی در مورد نحوه ساخت یک ماشین فوق العاده پرنده، "Vril"، که شامل داده های پیچیده علمی و مهندسی، نقشه ها و برنامه های کاری، و "تصاویر ریاضی" است که فقط می تواند در ذهن دیده شود و با تله پاتی دریافت شود. . آیا کلمه Vril ربطی به نوع نیرو/نیروی کیهان دارد که بلااستکی به آن اشاره کرد؟

پس از برقراری ارتباط با بیگانگان، ماریا اورسیچ یک انجمن مخفی را تشکیل داد - انجمن Vril - "Vril Gesellschaft" یا "Vrilerinnen". انجمن Vril تنها متشکل از زنان با توانایی های متوسط و روانی است که به مطالعه و اکتشاف ارتباطات تله پاتیک با فرازمینی ها علاقه مند هستند. Vril Guild دارای 5 نفر از جمله ماریا، ترائوت، گودرون، سیگورن و هایکه است که ماریا رهبر آنهاست.

گفته می شود این تصویر اعضای Vril است.

"خانم های Vril" زنان بسیار زیبایی با استانداردهای اخلاقی بالا هستند. آنها گیاهخوار هستند، رابطه جنسی ندارند، از آبجو، الکل، مواد محرک استفاده نمی کنند و نسبت به همنوعان خود مهربان هستند. هدف Vril بر اساس داده های فنی و دستورالعمل هایی که ماریا از فرازمینی ها دریافت کرده است، ساخت یک هواپیمای فوق العاده است که بتواند آنها را به Aldebaran ببرد. آنها به دنبال سرمایه گذاران و دانشگاهیان هستند که بتوانند از نظر مالی و علمی در پروژه سفینه فضایی مورد نیاز خود برای بازدید از فرازمینی ها مشارکت کنند. و به طور خاص، انجمن صنفی Vril درخواستی برای جلوگیری از دسترسی نیروهای نازی و اس اس به دانش و اطلاعات فنی که از فرازمینی ها دریافت کرده بودند داشت.

بشقاب پرنده Vril

ماریا سرانجام پروفسور وینفرید اتو شومان، دانشمند معروفی که فرکانس های تشدید شومان زمین را کشف کرد، و اهداکنندگان انجمن مخفی Thule و انجمن مخفی DHvSS را متقاعد کرد تا در آماده سازی زمین کمک کنند. ایجاد اشیاء پرنده : ماریا اورسیچ اشیای پرنده ای را که می سازد Jenseitsflugmaschine می نامد که به معنای «دنیای دیگر» یا «زندگی پس از مرگ» است. شی پرنده ماریا از یک موتور ضد جاذبه استفاده می کند که سوخت آن از آب است. این شبیه به اکتشافات دانشمندان معاصر مانند ویکتور شوبرگر و کارل شاپلر در مورد نیروی محرکه از آب است. پروفسور WO Schumann با مقایسه داده های ارائه شده توسط ماریا اورسیک با داده های ویکتور شوبرگر و کارل شاپلر دریافت که داده های ماریا از نظر علمی معتبر و بسیار پیشرفته تر از داده های 2 این دانشمند است. با کمک مالی اعضای Thule و DHvSS، اولین بشقاب پرنده توسط WO Schumann تولید شد. اولین پرواز آزمایشی در 23 مارس 1922 انجام شد، اما یک شکست کامل بود. بشقاب پرنده مانند آتش بازی چرخید و منفجر شد.

طراحی اولین بشقاب پرنده Vril

دومین بشقاب پرنده Vril در 17 دسامبر 1923 با چند اضافات فنی مهم تکمیل شد و به ویژه توسط هوشیاری ماریا اورسیچ از طریق هدبند که روی پیشانی اش بسته بود کنترل شد. این. دومین پرواز آزمایشی در ژانویه 1923 انجام شد و موفقیت چشمگیری داشت. طبق دفتر خاطرات دکتر WO Schumann، این فضاپیما با سرعت 300000 کیلو در ساعت پرواز کرد. اما فضاپیما 55 دقیقه بعد فرود آمد و شبیه یک ماشین باستانی بود، مثل دختر جوانی که ناگهان 100 ساله شد.

تصویر گرافیکی از اولین بشقاب پرنده توسط Vril و Maria Orsic