loading...

واندرز فارسی | جهان عجایب

شخصیت مرموز استخوانی با داس یک تصویر کلاسیک از مرگ در فرهنگ غربی است، اما به دور از آن است. جوامع باستانی مرگ را به طرق مختلف نشان می دادند. علم مدرن مرگ را بی شخصیت کرده، پرده رازداری را از آن جدا

به واندرز فارسی خوش آمدید.

به واندرز فارسی جهان عجایب خوش آمدید

به سایت واندرز فارسی با انبوهی از عجایب جهان در موضوعات مختلف خوش آمدید.

کپی از مطالب تنها با لینک دادن به سایت ما در اخر هر مطلبی که کپی شده مجاز است.

10 حقیقت و دانستنی درباره مرگ

شخصیت مرموز استخوانی با داس یک تصویر کلاسیک از مرگ در فرهنگ غربی است، اما به دور از آن است. جوامع باستانی مرگ را به طرق مختلف نشان می دادند. علم مدرن مرگ را بی شخصیت کرده، پرده رازداری را از آن جدا کرده و تصویر پیچیده ای از فرآیندهای بیولوژیکی و فیزیکی را کشف کرده است که زنده را از مرده جدا می کند. اما چرا اصلاً تجربه مرگ را مطالعه کنید اگر هنوز راه برگشتی وجود ندارد؟ 

10 حقیقت و دانستنی درباره مرگ

علم مرگ یادآوری دردناک ظلم سرنوشت نیست، بلکه راهی برای بهبود وضعیت زندگی است. استخوانی با داس یک تصویر کلاسیک از مرگ در فرهنگ غربی است. جوامع باستانی مرگ را به طرق مختلف نشان می دادند. یونانی ها یک تاناتوس بالدار داشتند که دسته ای از مو را برید و روح را از بدن آزاد کرد. در میان اسکاندیناوی ها، هل فردی گوشه گیر، عبوس و غیر اجتماعی است. و در میان هندوها خدای مرگ یاما در لباس های روشن وجود دارد. علم مدرن مرگ را بی شخصیت کرده، پرده رازداری را از آن جدا کرده و تصویر پیچیده ای از فرآیندهای بیولوژیکی و فیزیکی را کشف کرده است که زنده را از مرده جدا می کند. اما به لطف این اکتشافات، مرگ برای ما بیگانه تر شده است. در اینجا به 10 حقیقت دریاره مرگ میپردازیم.


1) هوشیاری پس از مرگ باقی می ماند

بسیاری از ما مرگ را نوعی رویا تصور می کنیم. پلک ها منقبض می شوند و به آرامی بسته می شوند. آخرین نفس و همه چیز خاموش می شود. حتی در نوع خود دلپذیر است. افسوس، این خیلی خوب است که واقعیت داشته باشد. دکتر سام پرنیا، رئیس بخش مراقبت های ویژه در مرکز پزشکی لانگون دانشگاه نیویورک، سابقه طولانی در مطالعه مرگ دارد. او به این نتیجه رسید که هوشیاری تا مدتی پس از مرگ باقی می ماند. قشر مغز و بخش متفکر آن تا حدود 20 ثانیه پس از مرگ امواجی از خود ساطع می کند.

مطالعات روی موش‌های آزمایشگاهی افزایش فعالیت مغز بلافاصله پس از مرگ را نشان می‌دهد که منجر به حالت آشفته و بیش‌هوشیاری می‌شود. اگر چنین شرایطی در انسان رخ دهد، این ثابت می کند که مغز در مراحل اولیه مرگ کاملا هوشیار باقی می ماند. همچنین توضیح می‌دهد که چرا بازماندگان مرگ بالینی گاهی اوقات به یاد می‌آورند که وقتی از نظر فنی مرده بودند چه اتفاقی افتاده است. اما چرا اصلاً تجربه مرگ را مطالعه کنید اگر هنوز راه برگشتی وجود ندارد؟ همان‌طور که محققان ماهیت کیفی عشق و تجربه همراه آن را مطالعه می‌کنند، ما سعی می‌کنیم بفهمیم که افراد در لحظه مرگ دقیقاً چه چیزی را تجربه می‌کنند. پرنیا در مصاحبه ای با لایو ساینس گفت: ما معتقدیم که این احساسات به ناچار روی همه تاثیر می گذارد.


2) زامبی ها وجود دارند (یا چیزی شبیه به آن)

اخیراً، دانشکده پزشکی ییل 32 مغز خوک را از یک کشتارگاه مجاور به دست آورد. نه، اصلاً برای ارعاب و نمایش مافیایی نیست. دانشمندان قصد داشتند آنها را از نظر فیزیولوژیکی احیا کنند. محققان مغز را به یک سیستم پرفیوژن به نام BrainEx متصل کردند. محلولی از خون مصنوعی از طریق آن به بافت های غیر فعال و همراه با آن اکسیژن و مواد مغذی جریان یافت.

مغزها نه تنها "زنده شدند"، بلکه برخی از سلول های آنها 36 ساعت دیگر کار کردند. شکر مصرف کردند و جذب کردند. حتی سیستم ایمنی نیز کار می کند. و حتی برخی سیگنال های الکتریکی را مخابره می کردند. از زمان فیلمبرداری "مزرعه حیوانات" (در مورد اقتباس سینمایی از داستانی به همین نام توسط جی. اورول صحبت می کنیم - اد.) البته دانشمندان با زامبی ها مواجه نشدند، آنها مواد شیمیایی را به محلولی تزریق کردند که فعالیت نورون ها را سرکوب می کند که همان آگاهی است. هدف واقعی آنها این بود: توسعه فناوری که به مطالعه طولانی تر و دقیق تر مغز و عملکردهای سلولی آن کمک می کند. و این به نوبه خود روش های درمان آسیب های مغزی و بیماری های دژنراتیو سیستم عصبی را بهبود می بخشد.


3) برای برخی از اعضای بدن مرگ تا پایان فاصله دارد

زندگی پس از مرگ وجود دارد. نه، علم شواهدی از زندگی پس از مرگ پیدا نکرده است. و وزن روح چقدر است ، من نیز متوجه نشدم. اما ژن های ما حتی پس از مرگ نیز زنده می مانند. این مطالعه که در انجمن سلطنتی منتشر شد، بیان ژن موش‌های مرده و گورخرماهی را بررسی کرد. محققان نمی دانستند که به تدریج کاهش می یابد یا بلافاصله متوقف می شود. و نتایج آنها را شگفت زده کرد. بیش از هزار ژن پس از مرگ فعال شد و در برخی موارد دوره فعالیت تا چهار روز به طول انجامید.

پیتر نوبل، نویسنده مطالعه و استاد میکروبیولوژی در دانشگاه واشنگتن، به نیوزویک گفت: «ما انتظار مشابهی را نداشتیم. می توانید تصور کنید: شما در 24 ساعت از لحظه مرگ نمونه برداری می کنید و تعداد رونوشت ها گرفته شده و افزایش یافته است؟ این مایه تعجب است. به گفته نوبل و نویسندگان همکارش، این نشان می‌دهد که بدن «در مراحلی خاموش می‌شود»، یعنی مهره‌داران به‌تدریج می‌میرند و نه همزمان.


4) انرژی حتی پس از مرگ نیز باقی می ماند

اما حتی ژن‌های ما نیز در نهایت ناپدید می‌شوند و خودمان به خاک تبدیل می‌شویم. آیا شما نیز از چشم انداز فراموشی افسرده نیستید؟ شما در اینجا تنها نیستید، اما اجازه دهید این واقعیت که بخشی از شما پس از مرگ برای مدت طولانی زندگی می کند، آرامش یابد. این انرژی شماست طبق قانون اول ترمودینامیک، انرژی که زندگی را تغذیه می کند، حفظ می شود و نمی توان آن را از بین برد. او به سادگی دوباره متولد شده است. همانطور که کمدین و فیزیکدان آرون فریمن در کتاب Dige from a Physicist خود توضیح داد:

اجازه دهید فیزیکدان اولین قانون ترمودینامیک را به مادر گریان شما یادآوری کند که انرژی در جهان نه ایجاد می شود و نه از بین می رود. بگذارید مادرتان بداند که تمام انرژی شما، هر ارتعاش، هر واحد گرمای انگلیسی، هر موج هر ذره و هر چیزی که زمانی فرزند مورد علاقه او بود، در این دنیا با او باقی خواهد ماند. بگذارید فیزیکدان به پدر گریان بگوید که از نظر انرژی کیهان دقیقاً همان مقداری را که دریافت کرده اید داده اید.


5) شاید مرگ بالینی فقط چشم اندازی از قدرت خارق العاده باشد

تجربه مرگ بالینی متفاوت است. برخی می گویند بدن را ترک می کنند. برخی دیگر به دنیای دیگری می روند، جایی که با بستگان متوفی ملاقات می کنند. برخی دیگر در یک طرح کلاسیک با نوری در انتهای تونل قرار می گیرند. یک چیز آنها را متحد می کند: آنچه واقعاً اتفاق می افتد، نمی توانیم با اطمینان بگوییم.

همانطور که توسط یک مطالعه منتشر شده در ژورنال Neurology پیشنهاد شده است، مرگ کوتاه مدت حالتی است که با بیداری و خواب هم مرز است. دانشمندان بازماندگان مرگ بالینی را با افراد عادی مقایسه کردند و دریافتند که آنها اغلب در حالت خواب متناقض قرار می گیرند، زمانی که خواب با هوشیاری بیداری تداخل می کند. کوین نلسون، استاد دانشگاه کنتاکی گفت "ممکن است در کسانی که مرگ بالینی را تجربه کرده اند، سیستم عصبی به شکل خاصی برانگیخته شود و این نوعی استعداد خواب با حرکت سریع چشم است." 


10 حقیقت درباره مرگ

لازم به ذکر است که پژوهش دارای محدودیت هایی است. در هر گروه، تنها با 55 شرکت‌کننده مصاحبه شد و نتیجه‌گیری بر اساس شواهد غیرمستقیم انجام شد. این مشکل اساسی در مطالعه مرگ بالینی است. چنین تجربیاتی بسیار نادر است و نمی توان آن را در محیط آزمایشگاهی تکرار کرد. (و هیچ توصیه اخلاقی با آن همراه نیست.)

در نتیجه، ما فقط داده های پراکنده داریم و می توان آنها را به روش های مختلف تفسیر کرد. اما بعید است که روح پس از مرگ به پیاده روی برود. در یک آزمایش، عکس های مختلفی در قفسه های بلند در 1000 بخش بیمارستان قرار داده شد. این تصاویر را باید کسی می دید که روحش بدن را ترک کرد و بازگشت. اما هیچ یک از کسانی که از ایست قلبی جان سالم به در بردند آنها را ندیدند. بنابراین حتی اگر روح آنها واقعاً از زندان های بدنی خود خارج شد، کارهای بهتری برای انجام دادن داشتند.


6) حتی حیوانات هم برای مردگان سوگواری می کنند

ما هنوز در مورد این موضوع مطمئن نیستیم، اما شاهدان عینی می گویند که چنین است. اعضای گروه‌های اعزامی، فیل‌ها را دیدند که برای «خداحافظی» با مرده‌ها توقف کردند حتی اگر مرده از گله دیگری بود. این امر آنها را بر آن داشت تا به این نتیجه برسند که فیل ها "پاسخ عمومی" به مرگ دارند. دلفین ها با رفقای مرده خود خداحافظی می کنند. و گوریل های اطراف مرده تعدادی از آیین ها را توسعه داده اند.

مراسم تشییع جنازه مشابه انسان در طبیعت دیده نشده است. این نیاز به تفکر انتزاعی دارد اما این رفتار همچنان نشان می دهد که حیوانات از مرگ آگاه هستند و به آن واکنش نشان می دهند. همانطور که جیسون گلدمن می نویسد: برای هر جنبه ای از زندگی ما که منحصر به نوع ما است، صدها مورد در قلمرو حیوانات یافت می شود. ارزش این را ندارد که به حیوانات احساسات انسانی بدهیم، اما مهم است که به یاد داشته باشیم که ما خودمان هم به روش خود حیوان هستیم.

10 حقیقت درباره مرگ


7) چه کسی دفن مردگان را اختراع کرد؟

دونالد براون، انسان شناس، صدها شباهت را در مطالعه فرهنگ ها یافته است. با این حال، هر فرهنگی روش خاص خود را برای تکریم و عزاداری درگذشتگان دارد. اما چه کسی اول به این فکر کرد؟ انسان های قبلی؟ یافتن پاسخ این سوال آسان نیست زیرا در مه خاکستری دوران باستان گم شده است. با این حال، ما یک نامزد داریم و این همو نالدی است.

بقایای فسیل شده این فسیل انسان در غار ستاره در حال ظهور در گهواره بشریت در آفریقای جنوبی پیدا شد. یک منهول عمودی و چندین "اسکینر" وجود دارد که به داخل غار منتهی می شود. محققان مشکوک بودند که همه این افراد تصادفی در آنجا نبوده اند. آنها احتمال سقوط یا سایر بلایای طبیعی را رد کردند. به نظر می رسید که این عمدی بوده است و دانشمندان به این نتیجه رسیدند که این غار به عنوان یک قبرستان یخی هومو عمل می کند. البته همه با آنها موافق نیستند و تحقیقات بیشتری برای پاسخ دادن به این سوال بدون ابهام مورد نیاز است.


8) جسد زنده

برای بسیاری از ما مرز بین زندگی و مرگ روشن است. شخص یا زنده است یا مرده. برای بسیاری، این انکار نشدنی است و فقط می توان خوشحال بود که در این امتیاز هیچ شکی وجود ندارد. افراد مبتلا به سندرم کوتارد این تفاوت را نمی بینند. این جنون نادر در سال 1882 توسط دکتر ژول کوتار توصیف شد. بیماران ادعا می کنند که مدت زیادی است که مرده اند، اعضای بدنشان از دست رفته یا روح خود را از دست داده اند.

این هذیان غم انگیز در یک احساس نا امیدی بیان می شود، بیماران از سلامت خود غافل می شوند و درک کافی واقعیت عینی برای آنها دشوار است. یک فیلیپینی 53 ساله ادعا کرد که بوی ماهی فاسد می دهد و خواستار بردن او به سردخانه، نزد "دوستانش" شد. خوشبختانه، ترکیبی از داروهای ضد روان پریشی و ضد افسردگی به او کمک کرد. با داروی مناسب، این اختلال روانی شدید قابل درمان شناخته شده است.


9) آیا رشد مو و ناخن بعد از مرگ هم درست است؟

درست نیست. این یک افسانه است، اما توضیح بیولوژیکی دارد. پس از مرگ، مو و ناخن نمی توانند رشد کنند زیرا سلول های جدید ظاهر نمی شوند. تقسیم سلولی گلوکز را تغذیه می کند و سلول ها برای تجزیه آن به اکسیژن نیاز دارند. پس از مرگ، هر دوی آنها از فعالیت باز می ایستند. آب نیز تامین نمی شود که منجر به کم آبی بدن می شود. و چون پوست میت خشک شد از ناخن جدا می شود و در نتیجه بلندتر به نظر می رسند. اطراف صورت سفت می شود (از این رو به نظر می رسد مو روی چانه میت روییده است). کسانی که برای نبش قبر اجساد اقدام میکنند ممکن است این تغییرات را با نشانه های رشد اشتباه بگیرند.

عجیب است که "رشد" مو و ناخن پس از مرگ باعث ایجاد داستان هایی در مورد خون آشام ها و دیگر موجودات شبانه شد. وقتی اجداد ما اجساد تازه را بیرون می‌کشیدند و لکه‌های خون را در اطراف دهان کشف می‌کردند (نتیجه انباشته شدن طبیعی خون)


10) چرا داریم می میریم؟

افرادی که 110 سال از عمرشان گذشته است، بسیار نادر هستند. کسانی که 120 سال عمر کرده اند از نظر تعداد کاملا ناچیز هستند. پیرترین فرد تاریخ، ژان کالمان فرانسوی است که 122 سال زندگی کرد. اما اصلا چرا داریم می میریم؟ از توضیحات معنوی و وجودی که بگذریم، ساده ترین پاسخ این است که پس از یک لحظه، خود طبیعت از شر ما خلاص می شود. از دیدگاه تکاملی، معنای زندگی انتقال ژن های خود به فرزندان است. بنابراین، بیشتر گونه ها مدت کوتاهی پس از تولید مثل می میرند. مثلا ماهی قزل آلا بلافاصله پس از تخم ریزی می میرد، بنابراین برای آنها یک بلیط یک طرفه است.

در مورد انسان ها اوضاع کمی متفاوت است. ما بیشتر روی کودکان سرمایه گذاری می کنیم، بنابراین باید برای مراقبت از فرزندانمان بیشتر زندگی کنیم. اما زندگی انسان بسیار فراتر از سن باروری است. این به ما امکان می دهد زمان و انرژی را برای تربیت نوه ها (که حامل ژن های ما هستند) صرف کنیم. گاهی اوقات از این پدیده به عنوان "اثر مادربزرگ" یاد می شود. اگر تکامل نیاز داشت که ما بیشتر بمانیم، «سوئیچ‌ها» خاموش نمی‌شدند. اما همانطور که می دانیم، تکامل برای حفظ و توسعه مکانیسم سازگاری به مرگ نیاز دارد. دیر یا زود فرزندان ما خود پدربزرگ و مادربزرگ می شوند و ژن های ما به نسل های بعدی منتقل می شود.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
از اعماق اقیانوس ها تا دورترین نقاط فضا ، مطالب جالب و شگفت انگیز همینجاست.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی