از سال 2005 تا 2006، دیل هاسنر در تیراندازی های حین رانندگی در کنار شریک جنایتکارش ساموئل دیتمن، هشت نفر را کشت و 19 نفر را مجروح کرد. در آن سال ها ساکنان فینیکس، آریزونا با چندین بحران وحشتناک روبرو بودند: از جمله «تیراندازان سریالی»، دیل هاسنر و ساموئل دیتمن که به طور تصادفی به مردم و حیوانات در خیابان از خودرو تیراندازی میکردند. این خشونت مربوط به یک باند نبود. پلیس متوجه شد که با یک قاتل زنجیره ای روبرو هستند که به نظر می رسد تنها انگیزه اش هیجان آن بوده است.
تصویر بالا دیل هاسنر یک سرایدار و روزنامهنگار بود که با ساموئل دیتمن در سالهای 2005 و 2006 به طور رندوم به مردم در خیابان شلیک کردند.
در مجموع، به آنها «تیرانداز سریالی» فینیکس نسبت داده شد، اما علیرغم نام، هاسنر و دیتمن پشت سر هم کار کردند و در طول سالی که به عنوان تیرانداز سریالی فینیکس حضور داشتند، در مجموع هشت نفر را کشتند و ۱۹ نفر را مجروح کردند. در فینیکس، آریزونا، تابستان 2005 به آرامی تبدیل به تابستان وحشتناک و پر از ترس شد. دو مجموعه متمایز از قتل های زنجیره ای دره غربی را گرفتار کرد. اولین نشانههایی که نشان میدهد چیزی اشتباه است، به شکل سگهای مرده، اسبها و سایر حیوانات بود که در کنار جادهها یا در حیاطها به ضرب گلوله کشته شدند. سپس مرگ مهاجران و ساکنان گذرا شروع شد که با شلیک گلولههای کالیبر 22 در نزدیکی تولسون مورد اصابت گلوله قرار گرفتند.
در ماه اوت، گزارشهایی مبنی بر تجاوزات جنسی متعدد در امتداد جاده پایه شروع شد. گروهی از دختران نوجوان مورد تجاوز قرار گرفتند. در ابتدا پلیس متوجه ارتباطی بین این رویدادها نشد. هیچ خط عبوری وجود نداشت و هر جنایت در حوزه قضایی جداگانه رخ می داد. اما پس از گذشت زمان کافی، دیگر نمیتوانستند منکر ارتباط حداقل برخی از این حوادث شوند. پلیس در آن زمان از این موضوع اطلاعی نداشت، اما با دو قتل مجزا سر و کار داشت - قتل های هاوسنر و دیتمن و مارک گودو که به عنوان قاتل پایه شناخته می شد. اما این مورد در 9 سپتامبر 2005، زمانی که جسد جورجیا تامپسون، رقصنده عجیب و غریب 19 ساله در پارکینگ یک مجتمع آپارتمانی پیدا شد، تکان دهنده تر شد. با این حال، برخلاف بسیاری از قربانیان پایه، او مورد تجاوز جنسی قرار نگرفته بود.
در 29 دسامبر 2005، تیراندازی به طور جدی آغاز شد. اولین گلوله ها حوالی ساعت 7:30 بعد از ظهر به سمت مدرسه بارتنینگ تمپه شلیک شد. این تیراندازی های به ظاهر تصادفی تا پنج ساعت بعد در سراسر شهر ادامه یافت. آن شب، دو مرد به نامهای خوزه اورتیس و مارکو کاریلو به همراه سگی که برای پیادهروی با صاحبش بیرون رفته بود، به ضرب گلوله کشته شدند. اندکی بعد، مردی به نام تیمی توردای، تازه از شیفت کاری خود در اداره پست، از اتوبوس پیاده شد، اما مدت کوتاهی پس از احساس ضربه عجیبی در استخوان ترقوه خود را دید که روی زمین دراز کشیده است. او بعداً گفت: «فکر میکردم دچار حمله قلبی شدهام. "و سپس خون را دیدم." سه سگ دیگر قبل از نیمه شب مورد تیراندازی قرار گرفتند. حوالی ساعت 1 بامداد روز 30 دسامبر، یک کارگر جنسی به تازگی در امتداد خیابان ون بورن بود که ماشین آبی روشنی را دید که نزدیک شد، لوله اسلحه از شیشه سمت راننده به استقبال او آمد. او فقط به این دلیل زنده ماند که شخص دیگری از آنجا عبور می کرد و توقف کرد تا او را به بیمارستان برساند.
![جنایات دیل هاسنر معروف به قاتل سریالی ققنوس + تصاویر](https://rozup.ir/view/3730025/dale-hausner-pic3_WondersFa.rzb.ir.jpeg)
هر چه تعداد قربانیان بیشتر می شد، تیراندازی ها بیشتر می شد. با این حال، جستجو برای قاتلان در اوت همان سال به پایان خود نزدیک شد. پلیسی بنام "شوارتزکف" در محوطه ای پارک شده کرده بود و در سالنی در همان حوالی یک فرد مضنون را زیر نظر داشت که با یک سدان آبی کمرنگ وارد شد. او گفت: "من آنجا نشسته بودم، این پارکینگ را زیر نظر داشتم، و این شخص را که تماشا می کردیم، و این وسیله نقلیه آمد. بازرسان به سرعت دو مرد را شناسایی کردند. مردی که در بار نشسته بود ساموئل دیتمن و راننده آن دیل هاسنر بود. دیتمن سوار ماشین هاسنر شد و آن دو پیاده شدند. شوارتزکف گفت: «ما در بالای آنها واحدهای نظارتی داشتیم. من صادقانه باور داشتم که فکر میکردم میخواهیم ببینیم که آنها در آن شب به کسی شلیک میکنند.»
![جنایات دیل هاسنر معروف به قاتل سریالی ققنوس + تصاویر](https://rozup.ir/view/3730033/dale-hausner-and-samuel-dietman.jpeg)