loading...

واندرز فارسی | جهان عجایب

چارلز لیندبرگ در طول پرواز انفرادی خود از طریق اقیانوس اطلس، موجودات شفاف عجیبی را دید که با او صحبت می کردند و توصیه های مهم مختلفی به او می دادند. او آنها را ارواح مردگان می دانست، اما می توانستند

به واندرز فارسی خوش آمدید.

به واندرز فارسی جهان عجایب خوش آمدید

به سایت واندرز فارسی با انبوهی از عجایب جهان در موضوعات مختلف خوش آمدید.

کپی از مطالب تنها با لینک دادن به سایت ما در اخر هر مطلبی که کپی شده مجاز است.

آیا فرشتگان به خلبان چارلز لیندبرگ کمک کردند تا بر فراز اقیانوس پرواز کند؟

چارلز لیندبرگ در طول پرواز انفرادی خود از طریق اقیانوس اطلس، موجودات شفاف عجیبی را دید که با او صحبت می کردند و توصیه های مهم مختلفی به او می دادند. او آنها را ارواح مردگان می دانست، اما می توانستند فرشته باشند. در یک زمان، یک خلبان آمریکایی، چارلز لیندبرگ، تقریباً همان فرد پیشتاز مثل گاگارین در اتحاد جماهیر شوروی بود. او اولین کسی بود که به تنهایی از اقیانوس اطلس عبور کرد. او همچنین با حادثه وحشتناک آدم ربایی و قتل پسر خردسالش چارلز لیندبرگ جونیور مرتبط بود که هنوز مورخان را گیج می کند. در این مقاله نگاهی می اندازیم به حادثه ای که در سال 1927 در همان پرواز بدون توقف از نیویورک به پاریس برای لیندبرگ رخ داد. لیندبرگ به مدت 26 سال این حادثه را مخفی نگه داشت.

آیا فرشتگان به خلبان چارلز لیندبرگ کمک کردند تا بر فراز اقیانوس پرواز کند؟

شروع اتفاقات در ساعت نهم پرواز 

معلوم است که در طول پرواز، او موجودات مرموزی را دیده است که طبق توضیحات، شبیه فرشتگان بودند. و شاید این موجودات بودند که به او در پرواز کمک کردند. لیندبرگ هرگز این موجودات را فرشته خطاب نکرد، بلکه آنها را "موجودات بخار" توصیف کرد. لیندبرگ در اولین کتاب خود با عنوان «ما: خلبان و هواپیما» که پس از یک پرواز بدون توقف منتشر شد، نامی از این موجودات به میان نیاورد، اما در کتاب بعدی «روح سنت لوئیس» که در سال 1953 منتشر شد، تصمیم گرفت در مورد آن صحبت کند.

 آخرین کتاب لیندبرگ، زندگی نامه ارزش ها، که پس از مرگش در سال 1977 منتشر شد، نیز به این قسمت اشاره می کند. این پرواز تاریخی 33.5 ساعت به طول انجامید و به گفته لیندبرگ او در تمام این مدت نتوانست بخوابد و باید هوشیار و حواسش جمع میبود. خلبان خودکار در آن سال ها وجود نداشت و خوابیدن در کنترل پرواز به معنای مرگ حتمی و سقوط در اقیانوس بود. با این حال، زمانی که لیندبرگ در حال پرواز بر فراز اقیانوس اطلس بود، خستگی و استرس شدید بر ادراک او از واقعیت تأثیر گذاشت تا جایی که متوجه چیز غیرعادی شد.

این اتفاق در ساعت 9 پرواز افتاد، او احساس کرد که از دنیا بریده شده و نزدیک به مرگ است. او خود را غوطه ور در حالت تغییر یافته آگاهی یافت، چیزی بین بیداری و خواب. او متوجه شد که بدنه هواپیما در پشت سرش پر از اجسامی شبح مانند، شبیه انسان، اما تقریبا شفاف و به ظاهر بی وزن است. آنها ناگهانی ظاهر نشدند، انگار همیشه آنجا بودند. لیندبرگ با دیدن آنها نه تعجب کرد و نه ترسید.


آیا فرشتگان به خلبان چارلز لیندبرگ کمک کردند تا بر فراز اقیانوس پرواز کند؟

او گفت: بدون اینکه سرم را برگردانم، آنها را به وضوح دیدم که در میدان دید معمولی ام بود. دید من هیچ حد و مرزی نمی دانست. جمجمه من مانند یک چشم بزرگ بود که همه چیز را همزمان می دید. اینها با صدای انسان صحبت می کردند. آنها موجودات بخاری دوستانه هستند، فاقد ماده هستند، قادر به ناپدید شدن یا ظاهر شدن به میل خود هستند، از دیواره های بدنه عبور می کنند و طوری خارج می شوند که گویی هیچ دیواری برای آنها وجود ندارد.

اول یکی و سپس دیگری به شانه من فشار می آورد تا صحبت کنم و صدای موتور را نادیده می گیرد و سپس به سمت گروه پشت سر می رود. گاهی صداها مستقیماً از هوا بیرون می آیند، واضح اما دور، و مسافتی فراتر از مقیاس مایل های انسانی را طی می کنند. صداهای آشنا، گفتگوها و توصیه ها در طول پرواز، بحث در مورد مشکلات ناوبری، آرام کردن من، انتقال پیام های مهم به من. توانایی ناپدید شدن و ظاهر شدن، رفتار دوستانه و توصیه های مفید آنها - این ویژگی ها هم برای مظاهر فرشته و هم به طور کلی برای مواجهه با موجودات عالم ارواح مشخص است. با این حال، به دلایلی لیندبرگ آنها را با روح مردگان مرتبط می‌دانست و اغلب به این فکر می‌کرد که آیا او از مرز بین مرگ و زندگی عبور کرده است و آیا قبلاً در سرزمین مردگان بوده است یا خیر.


آیا فرشتگان به خلبان چارلز لیندبرگ کمک کردند تا بر فراز اقیانوس پرواز کند؟

تا زمانی که وضعیت تغییر یافته او ادامه داشت، لیندبرگ احساس بی وزنی و مستقل از قوانین فیزیکی می کرد. "من تقریباً با این اشکال بخار پشت سرم یکی شدم من هنوز به زندگی وابسته هستم، و آنها اصلا نیستند. ارواح بدن جامد ندارند، اما در خطوط کلی انسان باقی می مانند. من در مرز زندگی و یک پادشاهی بزرگتر در آن سوی هستم، گویی در میدان گرانشی بین دو سیاره افتاده ام. نیروهایی بر من وارد می‌شوند که نمی‌توانم آنها را کنترل کنم، نیروها بسیار ضعیف‌تر از آن هستند که بتوانم با هر وسیله‌ای که در اختیار من است اندازه‌گیری شوند، اما همچنان نیروهایی را به‌طور غیرقابل مقایسه قوی‌تر از آنچه تاکنون می‌شناختم نشان می‌دهند. این تجربه دیدگاه لیندبرگ را نسبت به زندگی پس از مرگ تغییر داد. او نوشت که مرگ دیگر به نظر او چیزی نهایی نیست، بلکه ورود به وجودی جدید و آزاد است که همه فضا و همه زمان ها را در بر می گیرد.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
از اعماق اقیانوس ها تا دورترین نقاط فضا ، مطالب جالب و شگفت انگیز همینجاست.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی