آمار
مطالب اصلی سایتمطالب جالب و خواندنی

9 که فردی که برای جاودانه شدن روش های تکان دهنده ای انتخاب کردند

9 که فردی که برای جاودانه شدن روش های تکان دهنده ای انتخاب کردند

از امپراطور چینی جیوه نوش «کین شی هوانگ» گرفته تا نوزادی که توسط فرقه ای نیویورکی با «رژیم غذایی ابدی» بزرگ شده است، مردم در طول تاریخ برای یافتن راز جاودانگی به روش های عجیب و غریب روی آورده اند. مرگ بخشی اجتناب ناپذیر از زندگی است. مردم به دنیا می آیند، زندگی خود را می گذرانند و سپس می میرند. این همیشه همینطور بوده است و در حال حاضر، حداقل، این چرخه پایان ناپذیر ادامه دارد. با این حال، در طول تاریخ، کسانی بوده اند که به دنبال شورش علیه نظم طبیعی جهان بوده اند و از مرگ سرپیچی می کنند.

ایده جاودانگی چیز جدیدی نیست. از اولین داستان های بشریت، مفهوم زندگی برای همیشه به عنوان ثابتی فراگیر باقی مانده است، هدفی دست نیافتنی که اتفاقاً باعث ایجاد تخیلی یا علمی تخیلی لذت بخش می شود. اما اگر جاودانگی واقعاً قابل دستیابی بود چه؟ آیا بشریت می‌تواند پتانسیل نامحدود زندگی فراتر از محدودیت‌های طبیعی آن را درک کند؟ اینها سوالاتی است که 9 نفر در این لیست به دنبال پاسخ به آنها بودند. البته تلاش های مختلف آنها برای جاودانگی نتیجه نداد.


9 که فردی که برای جاودانه شدن روش های تکان دهنده ای انتخاب کردند

کین شی هوانگ، امپراتور چین که می خواست برای همیشه زندگی کند!

بیش از 2200 سال پیش، اولین امپراتور چین، «کین شی هوانگ» شروع به جستجوی معجون کرد که به او جاودانگی بدهد. امپراتور حتی فراخوانی سراسری از رعایای خود برای جستجوی اکسیر حیات صادر کرد. در سال 2002، 36000 نوار چوبی با خط باستانی در چاهی متروکه در استان هونان چین پیدا شد. مطالعه بعدی نشان داد که برخی از نوارها حاوی پیام هایی در پاسخ به فرمان عجیب و غریب کین شی هوانگ هستند.

به گزارش شبکه چینی شین هوا، در یکی از پیام ها آمده است که اگرچه روستاییان در دوشیانگ هنوز معجون مورد نظر را کشف نکرده اند، اما به جستجو ادامه خواهند داد. نوار دیگری حاکی از آن بود که گیاهی از یک کوه مجاور ممکن است به امپراتور کمک کند. اعتقاد بر این است که امپراتور ممکن است در نهایت به مصرف سینابار یا سولفید جیوه متوسل شده باشد تا بتواند بیشتر عمر کند. از قضا، ممکن است این همان چیزی باشد که او را در سن 49 سالگی کشته است.

در واقع، مرگ کین شی هوانگ شاید چیزی باشد که او بیشتر به خاطر آن مشهور است. در سال 1974، کشاورزان به طور تصادفی با مقبره امپراتور برخورد کردند و 8000 جنگجوی سفالی به اندازه واقعی که از آن محافظت می کردند.


9 که فردی که برای جاودانه شدن روش های تکان دهنده ای انتخاب کردند

پاپ اینوسنت هشتم، پاپ عالی که خون کودکان را نوشید!

یک موضوع رایج در بسیاری از داستان های تخیلی درباره جاودانه ها، خون است. داستان های خون آشام ها ممکن است بهترین مثال برای این باشد: هیولاها از خون قربانیان بی گناه خود تغذیه می کنند تا زندگی ابدی خود را افزایش دهند.

همانطور که مشخص است، ایده نوشیدن خون به عنوان روشی برای افزایش عمر کاملاً تخیلی نیست. طبق مطالعه منتشر شده در Transfusion Medicine Reviews، یکی از اولین موارد انتقال خون ممکن است در سال 1492 رخ داده باشد و گیرنده آن کسی جز پاپ اینوسنت هشتم نبوده است.

لازم به ذکر است که علیرغم اینکه پاپ اینوسنت هشتم مردی مقدس بود، آن گونه شخصی نبود که نامش نشان دهد. او چندین فرزند نامشروع را سرپرستی کرد و به پول و قدرت وسواس داشت. در واقع، دوران پاپ در مقر مقدس تا حد زیادی با افزایش بی اخلاقی در میان روحانیون مشخص شد.

با بالا رفتن سن پاپ، سلامتی او به شدت رو به افول گذاشت. او در سال 1488 دچار سکته مغزی شد و تا سال 1492 چیزی جز "توده ای بی اثر از گوشت" نبود. پاپ اینوسنت هشتم یک پزشک یهودی را برای نجات جانش استخدام کرد. طبق منابع مختلف تاریخی، دکتر خون سه پسر جوان را گرفت و در این راه همه آنها را کشت. برخی از داستان ها حاکی از آن است که خون به نحوی در رگ های پاپ تزریق شده است - اما اکثر آنها نشان می دهند که او آن را نوشیده است. جان پسران بی دلیل قربانی شد، زیرا پاپ اینوسنت هشتم تنها چند روز بعد، در 25 ژوئیه 1492 درگذشت.


9 که فردی که برای جاودانه شدن روش های تکان دهنده ای انتخاب کردند

دایان دو پواتیه، زنی که تا سر حد مرگ نوشید آن هم با طلا!

دایان دو پواتیه، نجیب زاده فرانسوی قرن شانزدهمی، نفوذ قابل توجهی در دربار معشوقش، پادشاه هنری دوم داشت. تأثیر او بر هنری قوی تر از همسرش کاترین دو مدیچی بود. پادشاه حتی جواهرات تاج را که خود ملکه می خواست به او هدیه داد.

با این حال، دایان دو پواتیه به ندرت از نفوذ خود بر پادشاه برای مسائل ایالتی استفاده می کرد. در عوض، او از قدرت خود برای به دست آوردن دارایی های مادی و تجملات برای خود، دوستان و خانواده اش استفاده کرد. با توجه به تمایل او به اقلام مجلل، جای تعجب نیست که دو پواتیه برای حفظ زیبایی خود افراط کرد که این ممکن است او را کشته باشد. به گزارش Atlas Obscura، این نجیب زاده به طور معمول کلرید طلا مخلوط با دی اتیل اتر می نوشید.

اگرچه او تا 66 سالگی زندگی کرد، اسناد معاصر هم نشان می دهد که او برای همیشه جوان به نظر می رسید. برانتوم مورخ فرانسوی می‌نویسد: «من معتقدم که اگر این خانم صد سال دیگر زندگی می‌کرد، پیر نمی‌شد... در چهره‌اش، خیلی خوش آهنگ بود.» البته ایده نوشیدن طلا برای حفظ جوانی قبل از پوآتیه بود. حتی مصریان باستان از «آب طلا» استفاده می‌کردند و معتقد بودند که چون این فلز خورده نمی‌شود، عمر طولانی را برای کسانی که آن را بلعیده‌اند به ارمغان می‌آورد. با این حال، زمانی که قبر دایان دو پواتیه قرن‌ها پس از مرگ او در نهایت دوباره کشف شد، محققان مقادیر بالایی از طلا را در موهای او کشف کردند. این نشان می دهد که او احتمالاً در اثر مسمومیت مزمن به دلیل تلاش هایش برای حفظ ظاهر جوان خود مرده است.


9 که فردی که برای جاودانه شدن روش های تکان دهنده ای انتخاب کردند

چارلز ادوارد براون سکوارد، فیزیولوژیست که معتقد بود بیضه های خوکچه هندی به او زندگی ابدی می بخشد.

چارلز ادوار براون سکوارد همیشه چیزی شبیه یک طرد شده بود. او که یک دانشجوی پزشکی به شدت افسرده و گوشه گیر بود، اغلب به عنوان وسیله ای برای فرار از زندگی نه چندان ایده آل خود به سفر می رفت. گفته می شود که او در اواسط دهه 1800 بیش از 60 بار از اقیانوس اطلس عبور کرد و هر زمان که لحظات غمگینی یا دشواری را تجربه می کرد، بر اساس مطالعه ای که در مورد کارش انجام شده بود، به دریا می زد.

همکاران، او راحواس‌پرت‌کننده و در عین حال پرانرژی و پر از نقشه‌های بزرگ توصیف کردند. متأسفانه، او اغلب به خیال‌پردازی‌هایی می‌افتاد که عملکرد عادی او را تقریباً غیرممکن می‌کرد. یکی از ایده های عجیب و غریب او این بود که می توانست با استفاده از عصاره های بیضه سگ و خوکچه هندی به اثرات ضد پیری و قدرت جنسی دست یابد. در یک دوره سه هفته ای، او این عصاره ها را به خود تزریق کرد و ادعا کرد که متوجه پیشرفت هایی در مهارت های تمرکز، قدرت و استقامت و حتی عادات روده اش شده است.

براون سکوارد نیز قبلاً خون خود را به مجرمانی تزریق کرده بود که با گیوتین سرشان بریده شده بود، استفراغ بیماران وبا را بلعیده بود و پوستش را وارنیش کرده بود. بنابراین، در حالی که کار براون سکوارد با بیضه‌های خوکچه هندی با عجیب‌ترین تجربه‌اش فاصله داشت، بدنام‌ترین کار او بود. خبر فرضیه او به سرعت پخش شد و باعث تمسخر شدید شد. شهرت براون سکوارد ضربه خورد - و او پنج سال بعد با وجود تزریقات ضد پیری درگذشت.


9 که فردی که برای جاودانه شدن روش های تکان دهنده ای انتخاب کردند

جیمز شفر، رهبر فرقه دهه 1920 که سعی کرد فرزندی جاودانه تربیت کند.

گاهی اوقات، افراد جاودانگی را نه برای خود بلکه برای هدف خود می‌جویند. جیمز شفر، رهبر فرقه کمتر شناخته شده به نام برادری سلطنتی استاد متافیزیکدان، بود. شفر این فرقه را در دهه 1920 تأسیس کرد و از خود به عنوان «پیام‌آور» یاد کرد. طبق گزارش تایم، او ادعا کرد که این گروه وقف «کار شادی‌بخش کمک به دیگران برای کمک به خودشان» بود. شفر چندین ادعای عجیب دیگر را مطرح کرد، از جمله اینکه می‌تواند باعث ناپدید شدن افراد یا چیزهایی شود که در راه او قرار داشتند. او همچنین معتقد بود که مرگ و بیماری نتیجه افکار منفی است.

در سال 1939، شفر و فرقه‌اش اعلام کردند که می‌خواهند به غیرممکن‌ها دست یابند آن هم با بزرگ کردن نوزادی جاودانه. این نوزاد فرزند خوانده ای به نام ژان گانت بود که طبق گزارش ها، مادرش فاقد توانایی مالی برای مراقبت از او بود. بیبی ژان، همانطور که شناخته شد، هرگز به طور رسمی توسط شفر یا هرکسی از فرقه او پذیرفته نشد. با این وجود، شفر او را زمانی که تنها چند ماه داشت به عمارت لانگ آیلند خود آورد و تمام جنبه های زندگی او را به شدت اداره می کرد. او او را با این اعتقاد بزرگ کرد که نباید در معرض چیزی قرار گیرد که منجر به افکار "بد یا مخرب" شود. شفر به او یک رژیم گیاهخواری بدون الکل، تنباکو، قهوه، چای، خردل، سرکه و ادویه ها داد تا ثابت کند که جاودانگی «در واقع می تواند به دست آید، البته نه به عنوان یک روح».

جیمز شفر قصد داشت در صورت مرگ بیبی ژان رهبری فرقه را بر عهده بگیرد، اما پس از گذشت تنها 15 ماه، زمانی که مادر کودک برای حضانت شکایت کرد، آزمایش به پایان رسید.


9 که فردی که برای جاودانه شدن روش های تکان دهنده ای انتخاب کردند

نیکلاس فلامل، کیمیاگری که گویا سنگ فیلسوف را پیدا کرده است!

هدف همه کیمیاگران در نهایت ساخت طلا از عناصر رایج تر بود. البته، بیشتر آن‌ها نمی‌دانستند که طلا به خودی خود عنصری است و بنابراین، ساختن آن از مواد دیگر غیرممکن است اما این مانع از تلاش آنها نشد. یکی از مشهورترین کیمیاگران نیکولاس فلامل بود، مردی که ادعا می‌کرد ماده‌ای را که برای ساختن طلا لازم بود پیدا کرده است: ماده‌ای گریزان به نام سنگ فلسفی که «اکسیر حیات» نیز نامیده می‌شود. به گفته دکتر جو شوارک از دانشگاه مک گیل، نوشته‌های عمدتاً نامنسجمی که ظاهراً متعلق به فلامل بود، ادعا می‌کرد که او سنگ فیلسوف را در ۲۵ آوریل ۱۳۸۲ کشف کرد و کلید تغییر شکل و جاودانگی را باز کرد.

این نوشته‌ها بعداً توسط کیمیاگر دیگری به نام وینچنزو کاسکاریولو کشف شد که معتقد بود او نیز مانند فلامل می‌تواند سنگ فیلسوف را خلق کند. فقط یک مشکل وجود داشت. نیکلاس فلامل واقعاً یک شخص واقعی بود، اما اصلاً کیمیاگر نبود. او در واقع یک کاتب قرن چهاردهمی بود که با گمانه زنی در املاک و مستغلات ثروت زیادی به دست آورد و از ثروت خود برای کمک به ساخت بیمارستان ها و خانه هایی برای افراد کم اقبال استفاده کرد. اما بنا به دلایلی، کتاب‌هایی که ظاهراً توسط فلامل نوشته شده بود، در قرن شانزدهم، بسیار پس از درگذشت او، ظاهر شدند. برخی از نظریه پردازان حدس می زنند که فلامل واقعاً سنگ فیلسوف را کشف کرد، جاودانه شد و مرگ خود را در قرن چهاردهم جعل کرد اما واقعیت ها چیز دیگری را نشان می دهند. با این حال، بسیاری نام او را با سنگ فیلسوف و تلاش برای جاودانگی مرتبط می‌دانند.

کیمیاگرانی که به سنگ فیلسوفی اعتقاد داشتند، دهه‌ها از عمر خود را صرف جستجوی ترکیبی مناسب از مواد تشکیل دهنده برای ایجاد آن کردند. البته بیشتر این تلاش ها بی نتیجه بود. کاسکاریولو یکی از آنها بود - و برای لحظه ای باور کرد که در مسیر درستی قرار دارد. کاسکاریولو با ترکیب باریت، پودر زغال سنگ و آهن، ماده ای تولید کرد که در تاریکی می درخشید و می توانست با قرار گرفتن در معرض نور خورشید دوباره انرژی بگیرد. نه، این سنگ فلسفی نبود، اما کاسکاریولو اولین ماده درخشان در تاریکی جهان را خلق کرد.


9 که فردی که برای جاودانه شدن روش های تکان دهنده ای انتخاب کردند

الکساندر بوگدانوف، نابغه شوروی که در تلاش برای جاودانه شدن جان داد.

الکساندر بوگدانوف مردی با استعدادهای فراوان بود. بوگدانوف که پزشک بسیار باهوشی بود که در جنگ جهانی اول خدمت کرد، همچنین مجموعه ای از مقالات در مورد سیاست اقتصادهای جنگی نوشت که در آنها چندین پیش بینی در مورد مجتمع نظامی-صنعتی مدرن انجام داد. او در اوقات فراغت خود به داستان های علمی تخیلی و شعر می پرداخت. پس از جنگ، بوگدانف مجذوب ایده انتقال خون شد، به ویژه به عنوان روشی برای افزایش عمر. به گزارش گیزمودو، او حتی معتقد بود که می تواند از طریق این تزریق ها خود را جاودانه کند. در طول دهه 1920، او خود را تحت یک سری تزریق خون قرار داد که به گفته او چندین اثر مثبت بر او داشت. او گفت که بینایی اش بهتر شده و ریزش موهایش متوقف شده است. حتی دوستانش به او گفتند که جوان تر به نظر می رسد.

متأسفانه، غرور بوگدانوف او را جسور تر کرد. برای کسی که این قدر به خون وسواس دارد، آینده نگری یا توانایی کمی برای آزمایش این ماده قبل از تزریق داشت. در سال 1928، بوگدانوف خون دانشجویی را گرفت که هم مبتلا به مالاریا و هم سل بود. این دانش آموز پس از تزریق مقداری خون به بوگدانوف بهبودی کامل پیدا کرد. از طرف دیگر، بوگدانوف به شدت بیمار شد و اندکی بعد درگذشت.


9 که فردی که برای جاودانه شدن روش های تکان دهنده ای انتخاب کردند

رابرت نلسون، تعمیرکار تلویزیون که به کرایونیک وسواس داشت.

رابرت نلسون یک تعمیرکار تلویزیون و فارغ التحصیل دبیرستان بدون پیشینه علمی بود. با این حال، چیزی که او داشت، وسواس عمیق به کریونیک بود، این ایده که انسان‌ها را می‌توان پس از مرگ منجمد کرد و سپس پس از یافتن درمانی برای پیری، در آینده‌ای دور دوباره احیا شد.

نلسون در سال 2014 به مجله لس آنجلس گفت که وسواس او پس از خواندن کتاب دکتر رابرت اتینگر در سال 1962، چشم انداز جاودانگی، شروع شد، که در آن اتینگر این نظریه را مطرح کرد که مرگ بخشی اجتناب ناپذیر از زندگی نیست، بلکه یک بیماری است که روزی قابل درمان است. او همچنین این نظریه را مطرح کرد که وقتی فناوری مورد نیاز برای رسیدن به جاودانگی کشف شد، می‌توان در زمان حال منجمد و در آینده در انجماد خارج شد. نلسون شیفته این ایده بود، و حتی قبل از مرگ نویسنده با او ملاقات کرد و متعاقباً منجمد شد.

با وجود نداشتن اعتبار، نلسون در اولین جلسه گروه انیمیشن معلق که به ایده انجماد کریونیک اختصاص داشت، شرکت کرد. با نلسون در راس، گروه سپس انجمن کریونیک کالیفرنیا را تشکیل داد، یک سازمان غیرانتفاعی که عمدتاً متشکل از معتقدانی بود که رویای منجمد شدن را داشتند. متأسفانه، عمدتاً از افراد غیر دانشمند نیز تشکیل شده بود. با این حال، در سال 1967، آنها یک داوطلب را پیدا کردند که مایل به انجام مراقبت های روانی بود: دکتر جیمز بدفورد، استاد روانشناسی 73 ساله. بدفورد در حال مرگ بر اثر سرطان کلیه بود و موافقت کرده بود که انجمن کریونیک بدن او را منجمد کند. بدفورد در 12 ژانویه 1967 درگذشت. نلسون و چند "دوست گلدان" که برای کمک درخواست کرده بود، مرد مرده را سوار کردند، چیزی که اساساً ضد یخ بود به رگهای او تزریق کردند و او را با یخ خشک احاطه کردند.

در طول دهه بعد، سازمان نلسون به رشد خود ادامه داد، اگرچه همیشه با بودجه مشکل داشت و از کمبود تخصص رنج می برد. او در نهایت در سال 1979 از این سرمایه گذاری کنار رفت.


9 که فردی که برای جاودانه شدن روش های تکان دهنده ای انتخاب کردند

سوکوشین بوتسو، راهبان بودایی خود مومیایی!

بین سال‌های 1081 تا 1903، حدود 30 راهب زنده شینگون تحت فرآیند سوکوشین‌بوتسو یا مومیایی کردن خود قرار گرفتند. راهبان ژاپنی برای تکمیل این فرآیند وحشتناک، رژیم غذایی معروف به موکوجیکی یا «درخت خواری» را با جست‌وجوی علوفه در جنگل‌های مجاور و زندگی منحصراً از ریشه درختان، پوست درختان، سوزن‌های کاج، آجیل و توت‌ها اتخاذ کردند. هدف از رژیم غذایی افراطی این بود که بدن را برای مومیایی بیولوژیکی با حذف هر گونه چربی و عضله از قاب آماده کند. همچنین با محروم کردن بدن از باکتری‌های طبیعی که از مواد مغذی و رطوبت حیاتی تشکیل شده‌اند، به بدن کمک می‌کند از تجزیه جلوگیری کند. این رژیم غذایی تحمیلی از نظر روحی می تواند تا 1000 روز ادامه داشته باشد. سپس، طبق گفته موزه پن، راهب به مرحله بعدی می‌رود: sanrō یا «حبس» در کوه. این می تواند برای 4000 روز ادامه یابد.

در نهایت، راهب را در تابوت کاج قرار دادند و ده فوت زیر زمین دفن کردند و چیزی بیش از یک میله بامبو برای تنفس از آن وجود نداشت. او به طور دوره‌ای زنگی را به صدا در می‌آورد تا به پیروانش بفهماند که هنوز زنده است، اما در غیر این صورت، راهب کاری جز مراقبه انجام نداد تا اینکه از گرسنگی مرد. هنگامی که زنگ متوقف شد، پیروان راهب میله بامبو را برداشتند و آرامگاه را به مدت 1000 روز مهر و موم کردند. بعد از گذشت آن سه سال و سه ماه، راهب را از روی زمین بیرون می آوردند و معاینه می کردند. اگر بدن او علائم پوسیدگی را نشان می داد، آنها به سادگی او را دوباره داخل می کردند. در غیر این صورت، او یک سوکوشین بوتسو واقعی در نظر گرفته می‌شد که لباس‌های روشن می‌پوشید و در آن گنجانده می‌شد. اجساد مومیایی شده 21 سوکوشین بوتسو تا به امروز در ژاپن سالم مانده اند. به نوعی آنها واقعاً موفق به جاودانگی شدند.

0 امتیاز توسط 0 نفر ثبت شده.

0 دیدگاه

ثبت دیدگاه

منتظر نظرات شما در مورد این پست هستیم :)
کد امنیتی رفرش