در دسامبر 1996، سلینا میس بدون هیچ اثری از خانه اش در نیوجرسی تنها دو هفته قبل از زایمان ناپدید شد - و از آن زمان دیگر دیده نشده است. در یک شب سرد دسامبر سال 1996، سلینا جانت میس 12 ساله به خانواده اش شب بخیر گفت، ظرف هایش را در سینک گذاشت و به رختخواب رفت. به گفته خانواده او، آن زمان یک بعد از ظهر کاملاً عادی مثل همیشه بوده است و هیچ چیز در مورد رفتار او مشکوک به نظر نمی رسید. اما آن شب، سلینا از خانه خود در ویلینگبورو، نیوجرسی ناپدید شد و دیگر هرگز دیده نشد.
سلینا در زمان ناپدید شدنش نه ماهه باردار بود. او اصرار داشت که هویت پدر مخفی بماند و برخی از اعضای خانواده او حدس میزنند که دختر جوان ممکن است از خانه فرار کرده باشد تا آزمایش پدری برای نوزادش انجام نشود. برخی دیگر بر این باورند که او احتمالاً توسط فردی از خانواده خودش ربوده شده است. و تا به امروز، پلیس مشکوک است که کلیسایی که خانواده سلینا در آن حضور داشتند، ممکن است در ناپدید شدن او نقش داشته باشد. اما با وجود بیش از 25 سال تحقیق فشرده، سرنوشت سلینا میز همچنان یک راز گیج کننده است.
شب ناپدید شدن سلینا میز
15 دسامبر 1996 مانند روزهای دیگر بود. سلینا میز در کلیسا شرکت کرده بود، در خانه با خانوادهاش غذا میخورد و حوالی ساعت 11 شب به رختخواب رفته بود. قبل از رفتن به اتاق خوابش همه را بوسید. اما صبح روز بعد، خواهر خوانده چهار ساله سلینا به اتاق سلینا رفت تا او را بیدار کند و کشف تکان دهنده ای انجام داد. سلینا رفته بود. بالشها و پتوهایش را درست کرده بودند تا این تصور ایجاد شود که او هنوز در رختخواب خوابیده است و تمام وسایل شخصیاش جا مانده است. او چیزی با خود نبرده بود حتی کیف پولش یا ویتامین های دوران بارداری که برای بارداری مصرف می کرد.
خانواده سلینا بعداً به پلیس گفتند که در شب ناپدید شدن او متوجه چیز مشکوکی نشده بودند. با این حال، نامادری سلینا، ایوت میز، به یاد می آورد که سلینا قبل از رفتن به رختخواب گفته بود: «برای همه چیز متشکرم». شاید این روش خداحافظی او بوده است. در 17 دسامبر، پدر سلینا میز با پلیس تماس گرفت تا ناپدید شدن او را گزارش کند.
سرنخ های بی شمار و بن بست ها
برای هفتهها، پلیس شهرستان برلینگتون را برای یافتن سلینا میز جستجو میکرد و از جامعه خواست که مراقب دختر جوان گمشده باشد. با این حال، آنها فقط تعداد انگشت شماری از راهنمایی ها را دریافت کردند، که هیچ کدام خیلی امیدوارکننده نبودند. با نزدیک شدن به موعد زایمان سلینا در دسامبر، پلیس نگران امنیت او شد و متوجه شد که به دلیل سن او احتمالاً به سزارین نیاز دارد. بازرسان شروع به تماس با بیمارستان های اطراف کردند تا ببینند آیا سلینا بستری شده است یا خیر، اما هیچ یک از مراکز پزشکی او را ندیده بودند.
در طول سال ها، مقامات بیش از 250 سرنخ در مورد او دریافت کرده اند. یکی از سرنخهای امیدوارکننده در ژانویه 1997 زمانی که صاحب یک رستوران محلی در هاول، نیوجرسی گزارش داد که سلینا را در محل کار خود دیده است، ظاهر شد. مالک گفت که دختر جوان همراه یک کشیش و چند نفر دیگر بوده است. او همچنین گفت که او باردار به نظر نمی رسد. با این حال، تحقیقات به سرعت مشخص کرد که این دختر سلینا نیست. پلیس به پله اول برگشته بود.
سوء ظن ها متوجه خانواده سلینا می شود
تاریخچه خانوادگی سلینا میز راز ناپدید شدن او را پیچیده تر کرد. سلینا که در سال 1984 در میامی، فلوریدا از والدینی به نام C.J. Mays و Lynn Vitale متولد شد، در سال 1986 به همراه والدینش به پالمیرا، نیوجرسی نقل مکان کرد. به طرز غم انگیزی، در سال 1994، سلینا مادر خود را بر اثر آنوریسم کشنده از دست داد. این منجر به جنگ شدید حضانت بین خانواده ویتال و پدر سلینا شد. گزارش شده است که سی جی میز از زمان اقامت خود در فلوریدا دارای سوابق جنایی مربوط به مصرف مواد مخدر و سوء استفاده خانگی بوده است، و خانواده ویتال از این موضوع برای اثبات اینکه او پدری نامناسب است استفاده کردند. با این حال، سی جی اصرار داشت که این زندگی را پشت سر گذاشته است.
در پایان، سی جی حضانت سلینا را به دست آورد و او به خانه خود در حومه آرام ویلینگبورو نقل مکان کرد، جایی که آنها با نامادری سلینا و چند عضو دیگر خانواده زندگی می کردند. پس از ناپدید شدن سلینا، هر دو طرف خانواده او، دیگری را متهم کردند که با آن ارتباط داشته است. خانواده مادرش طرف پدری او را به مخفی کردن او متهم کردند و حتی به جنایت مشکوک شدند. خانواده میز بی گناه خود را حفظ کردند و به نوبه خود طرف مادر سلینا را به ربودن سلینا متهم کردند زیرا آنها همچنان خواهان حضانت او بودند.
گزارش شده است که بسیاری از اعضای خانواده سلینا در طول تحقیقات همکاری نکردند. علاوه بر این، یک قاضی درخواست پلیس برای صدور حکم بازرسی خانه میز را رد کرد. در سالهای پس از ناپدید شدن سلینا، بسیاری از اعضای خانواده او، از جمله پدرش، سیجی میز، مردهاند و سؤالات بیشماری را بیپاسخ گذاشتهاند.
کلیسای سلینا میز مظنون به ایفای نقش در راز است
پلیس مدتها گمان میکرد که کلیسایی که خانواده میز به آن تعلق داشت، ممکن است با ناپدید شدن سلینا ارتباط داشته باشد. پس از نقل مکان خانواده به نیوجرسی، سی جی میز به خدمت انجیل مسیح در کوه هالی پیوست و به زودی، تمام خانواده از جمله سلینا در سازمان قرار گرفتند. به جای اینکه سلینا را به مدرسه دولتی بفرستد، سی جی تصمیم گرفت او را در خانه در کلیسا آموزش دهد.
به هر حال سلینا از حضور در انجیل مسیح خوشحال بود و حتی در گروه کر آواز خواند. ایمان نقش مهمی در زندگی او داشت و شاید به همین دلیل بود که خانوادهاش با وجود سن کمش هرگز به سقط جنین او فکر نکردند. از آنجایی که سلینا زمان زیادی را در کلیسا سپری میکرد، بسیاری گمان میکردند که پدر نوزادش نیز باید عضو این جامعه باشد. با این حال، طبق گزارش ها، سلینا مصمم بود که هویت پدر را مخفی نگه دارد. سی جی ادعا کرد که سلینا فقط به او گفته است که او یک پسر 16 ساله است و عضو انجیل مسیح نیست.
شایان ذکر است، سی جی همچنین گزارش داد که سلینا وقتی فهمید که آزمایش خون می تواند پدر نوزادش را مشخص کند، ناراحت شده است. سی جی معتقد بود که دخترش احتمالا قبل از تولد نوزاد فرار کرده است تا از هویت پدر محافظت کند. پس از ناپدید شدن سلینا، شایعات نگران کننده ای در مورد کلیسای او ظاهر شد. جماعت کوچک پنطیکاستی توسط عمه سلینا، سریتا اسمیت، رهبری می شد. در سالهای قبل از ناپدید شدن سلینا، کلیسا با شکایتهای متعددی از سوی اعضای سابق روبرو شده بود که ادعا میکردند اسمیت کلیسا را با «سبک استبدادی» اداره میکرد. بعدها، جمعیان می گفتند که اسمیت به نظر می رسد همه جنبه های زندگی خانواده میز را کنترل می کند.
بازرسان گزارش داده اند که بسیاری از اعضای این جامعه پس از ناپدید شدن سلینا میز از همکاری با پلیس امتناع کردند و ظاهراً اسمیت خود درخواست پلیس برای بازرسی کلیسا را رد کرد.
جستجو برای سلینا میز ادامه دارد
ترسیم عکسی با پیشرفت سنی از ظاهر سلینا میز در بزرگسالی.