واندرز فارسی | جهان عجایب

ولادیمیر پوتین یکی از سرشناس ترین رهبران زمان ماست. او همچنین یکی از نگران کننده ترین است. در سال‌های اخیر، پوتین به کشورهای همسایه حمله کرده، روزنامه‌نگاران و آزادی بیان را در کشورش خفه کرده، و به ظاهر کنترل کامل منطقه را تثبیت کرده است. با افزایش نفوذ او، داستان‌های جالبی درباره او منتشر شده است. پوتین علاوه بر حرفه عمومی اش، زندگی غیرعادی تر از آن چیزی را داشته است که هر کسی بخواهد داشته باشد.

شماره 10:تأخیر مزمن پوتین

در سال 2013، پاپ فرانسیس اولین دیدار خود را از روسیه انجام داد. در آنجا قرار بود او با ولادیمیر پوتین ملاقات کند، اما اتفاق عجیبی افتاد. به مدت 50 دقیقه، پاپ فرانسیس به سادگی منتظر ماند. سرانجام پوتین پس از اینکه پاپ را تقریباً یک ساعت منتظر گذاشت، وارد شد. این یک حادثه منفرد برای پوتین نیست. به گفته روزنامه نگاران، پوتین مرتباً برای جلسات مطبوعاتی و سایر حضورهای عمومی ساعت ها تأخیر می کند. پوتین در سال 2012، جان کری، وزیر امور خارجه را به مدت سه ساعت در انتظار نگه داشت. در سال 2003، او برای ملاقات با ملکه الیزابت دوم تاخیر داشت. گفته می شود او با دو ساعت تاخیر به جلسه ای رسیده است که والدین داغدار کودکان کشته شده در سانحه هوایی منتظر او بودند. او مقامات مهم را تا چهار ساعت در انتظار نگه داشته است. در مورد رئیس جمهور اوکراین در زمان حمله به کریمه چنین بود. در حالی که رئیس جمهور منتظر بود، پوتین بیشتر او را نادیده گرفت و بیشتر وقتش را صرف صحبت کردن با یک دوچرخه‌سوار در خیابان کرد. او فقط در زندگی عمومی خود نیز تاخیر ندارد. به گفته همسر سابقش، او در اولین قرار ملاقات دائماً دیر می کرد و اغلب او را به گریه می انداخت. پس چرا پوتین این گونه رفتار می کند؟ برخی معتقدند که او این کار را به عنوان یک شکل حساب شده از دستکاری روانی انجام می دهد. دیمیتری آبراموف، مفسر سیاسی، رفتار پوتین را اینگونه توضیح می‌دهد که "برخاسته از میل به نشان دادن اینکه او "جایگاه تزار" را در سیاست جهانی اشغال کرده است، مانند دوران اوج امپراتوری روسیه. اساسا، پوتین می خواهد تصویری از کنترل کامل را ارائه دهد.

شماره 9: پوتین ممکن است ثروتمندترین مرد جهان باشد.

از آنجایی که پوتین قدرتمندترین فرد در روسیه است، منطقی است که استاندارد زندگی او بسیار بالاتر از یک شهروند معمولی است. با این حال، به نظر می رسد که او دارای ثروت شخصی است که ذهن را شگفت زده می کند: 200 میلیارد دلار. این رقم از طرف بیل برودر، مدیر سابق صندوق در روسیه است که به منتقد پوتین تبدیل شده است. برودر ادعا می‌کند که پوتین امپراتوری مالی ایجاد کرده است که او را به ثروتمندترین مرد جهان تبدیل می‌کند. برای در نظر گرفتن این موضوع، ارزش خالص ادعا شده پوتین بیش از دو برابر بیل گیتس است. با این حال، کسانی هستند که خطا می کنند. در سال 2013، پوتین ادعا کرد که درآمد او فقط 3.6 میلیون روبل یا 101000 دلار است. در حالی که نزدیکان پوتین ادعا می کنند که او زندگی محترمانه ای دارد، دارایی خالص او در سال 2007 به 40 میلیارد دلار رسید و تا سال 2012 این رقم به 70 میلیارد دلار رسید. . بنابراین منبع این ثروت چیست؟ در سال 2007، استانیسلاو بلکوفسکی، تحلیلگر سیاسی روسی، ادعا کرد که پوتین 37 درصد از شرکت نفت Surgutneftegaz و 4.5 درصد از شرکت گاز طبیعی گازپروم را در اختیار دارد. با این حال، تقریباً هیچ راهی برای اتصال پوتین به بیشتر دارایی ها وجود ندارد. او ظاهراً مالک است. اما به این عبارات فکر کنید: به عنوان رهبر روسیه، او می‌تواند از هر دارایی آن‌طور که صلاح می‌داند، حتی برای منافع شخصی خود استفاده کند. علیرغم این افشاگری های ادعایی فساد، اکثر مردم روسیه با بی تفاوتی پاسخ داده اند.

شماره 8: عمارت پوتین

علاوه بر هر گونه ثروت پولی، راز مجلل دیگری درباره پوتین فاش شد: دارایی یک میلیارد دلاری او در ساحل دریای سیاه. این کاخ در ابتدا به عنوان یک خانه تابستانی متوسط ​​تصور می شد اما در نهایت به یک قصر مدرن تبدیل شد. تصاویر این کاخ برای اولین بار توسط ماهواره مشاهده شد، یک مجموعه مرمری عظیم با باغ ها، یک تئاتر خصوصی و سه سکوی فرود هلیکوپتر را نشان داد. به زودی این سؤال مطرح شد: این همه هزینه چگونه پرداخت شد؟ به گفته یکی از همکاران سابق پوتین، پاسخ دروغ و فریب است. سرگئی کولسنیکوف که سال ها پیش از روسیه گریخت، گفت که پوتین و دوستانش طرحی را برای بهبود بیمارستان های روسیه تنظیم کردند. آنها چندین میلیاردر روسی را متقاعد کردند که به این سرمایه گذاری کمک مالی کنند و از پول آن برای واردات تجهیزات پزشکی استفاده کردند. شرکت کولسنیکوف این کار را با قیمتی با تخفیف انجام داد و پوتین به او گفت که پس انداز را در سرمایه گذاری های خارج از کشور بدون اطلاع به اهداکنندگان بگذارد. مقداری از پول برای صنعت کشتی‌سازی استفاده شد، اما بخش بزرگ‌تری به «پروژه جنوب» (معروف به کاخ پوتین) اختصاص یافت. کولسنیکف حتی ادعا کرد که با پوتین در کاخ بوده است زیرا پوتین درباره جزئیات امنیتی در حین ساخت آن صحبت می‌کرد. او هرگز سعی نکرد کاخ را توجیه کند. او به سادگی معتقد بود که داشتن آن حق اوست. به طور رسمی، کرملین ادعا می کند که هرگز در ساخت و یا مالکیت این کاخ دخالت نداشته است. اما اسناد نشان می‌دهد که ولادیمیر کوژین، رئیس اداره امور ریاست‌جمهوری، ساخت این عمارت در زمین‌های دولتی را امضا کرده است. اگر این به اندازه کافی عجیب نبود، گفته می‌شود که املاک هم توسط محافظان کرملین و هم محافظان خصوصی محافظت می‌شد. با این حال، شرکت امنیتی این موضوع را رد می کند و مدعی است که برای کارمندان خود لباس کرملین و کارت شناسایی خریداری کرده اند.

شماره 7:ازدواج و طلاق پنهان پوتین

در سال 2013، پوتین اعلام کرد که از لیودمیلا، همسر تقریبا 30 ساله خود، طلاق می گیرد. این برای خیلی ها تعجب آور بود زیرا کمتر کسی می دانست که او ازدواج کرده است. فقط نخبگان روسی و روزنامه نگاران غربی از جزئیات این اتحادیه اطلاع داشتند. پوتین و همسرش با هم عکس گرفته بودند، اما کمتر کسی می دانست که او کیست. شایعاتی در مورد ولادیمیر و لیودمیلا وجود داشت، اما هیچ کدام خوب نبودند. برخی گفتند که لیودمیلا به اجبار وارد صومعه شده است. دیگران ادعا کردند که او کشته شده است. در هر صورت، ازدواج پوتین متفاوت بود. بنابراین به نظر می رسد که ازدواج پوتین از ابتدا محکوم به فنا بود. در سال 1999، زمانی که پوتین به عنوان جانشین بوریس یلتسین معرفی شد، لیودمیلا گریه کرد زیرا آنها «به سختی همدیگر را [ندیدند]». پوتینی‌ها دو فرزند دارند، اگرچه زمانی که پوتین طلاق را اعلام کرد، هر دو بزرگسال بودند. گفته می شود که پوتین قبل از طلاق با شخص دیگری در ارتباط بوده است، اما ولادیمیر و لیودمیلا متقابلاً جدایی خود را اعلام کردند. شاید جالب ترین واقعیت در مورد طلاق این باشد که زوج روسی در صورت طلاق باید درآمد خود را بین 50-50 تقسیم کنند. بنابراین آیا پوتین این تقسیم را بر اساس حقوق نسبتاً ناچیز یا میلیاردها دلار دارایی خود قرار می داد؟

شماره 6: پوتین یک گنج ملی اوکراین را نوشید!

زمانی که پوتین برای اولین بار به منطقه کریمه اوکراین حمله کرد، خشم بین المللی به وجود آمد. با این حال، به او اجازه داده شد که قلمرو را ضمیمه کند و به زودی کنترل کامل را در دست گرفت. این امر به‌طور قابل‌توجهی مردم اوکراین را خشمگین کرد. اما کاری که پوتین انجام داد به‌ویژه خشم آنها را برانگیخت: او یک بطری شراب 240 ساله که یک گنج ملی در اوکراین است، با سیلویو برلوسکونی، نخست‌وزیر سابق ایتالیا نوشید. پس از اینکه پوتین مدعی کنترل کریمه شد. ، او به شراب سازی ماساندرا رفت که ادعا می کند بزرگترین مجموعه شراب در جهان را دارد. در آنجا، او و برلوسکونی یک بطری از Jeres de la Frontera در سال 1775 نوشیدند که توسط کنت میخائیل ورونتسوف زمانی که کاترین کبیر امپراتوری روسیه را کنترل می کرد به منطقه آورده بود. در حالی که به نظر می رسید این یک حرکت دیپلماتیک ساده بین دوستان بود، دادستان سابق ژنرال کریمه آن را چنین نگرفت. در سال 2014، او شکایتی علیه پوتین با خسارات تخمینی 60000 پوندی برای این بطری تنظیم کرد. مشخص نیست که آیا پرونده اوکراین به دلیل وضعیت اوضاع در دوره پوتین مورد توجه جدی قرار خواهد گرفت یا خیر. با این حال، به گفته وزیر خارجه اوکراین، سفر برلوسکونی به منطقه برخلاف مقررات اتحادیه اروپا و در نتیجه غیرقانونی بود.

شماره 5: پوتین ممکن است یک حلقه سوپربول را دزدیده باشد

در سال 2005، مالک نیوانگلند پاتریوتز، رابرت کرافت، در حال بازدید از روسیه بود و با ولادیمیر پوتین ملاقات کرد. در آنجا، اعتقاد بر این بود که او انگشتر Super Bowl XXXIX خود را به پوتین داد. در حالی که این داستان رسمی برای سال‌ها بود، کرافت سرانجام تصمیم گرفت داستان واقعی را در مورد اتفاقی که برای حلقه نمادین 25000 دلاری او رخ داده است، بگوید: پوتین آن را دزدید. در حین ملاقات با پوتین، کرافت به او حلقه را نشان داد. پوتین سپس آن را گرفت و گفت: "من می توانم با این حلقه یک نفر را بکشم." وقتی کرافت سعی کرد حلقه را پس بگیرد، پوتین آن را در جیب خود گذاشت. او توسط سه مامور KGB محاصره شد و رفت. داستان از آنجا عجیب تر می شود. کاخ سفید سپس با کرافت تماس گرفت و به او گفت که به پوتین اجازه دهد حلقه را به عنوان هدیه ای نگه دارد تا روسیه با آمریکا روابط خوبی داشته باشد. کرافت موافقت کرد، و تا سال 2013 بود که او داستان کامل را برای مطبوعات تعریف کرد. به زودی، یک فرد سرشناس خود را در این موضوع درگیر کرد: سناتور جان مک کین پوتین را صدا زد و از او خواست که حلقه را برگرداند. پوتین برداشتن انگشتر را انکار کرد اما پیشنهاد تعویض آن را داد. پوتین به طعنه گفت: "ما از شرکت های خود می خواهیم که یک چیز واقعا خوب و قابل توجه بسازند، بنابراین واضح است که گران است، از یک فلز خوب ساخته شده است، با یک فلز خوب. سنگ . . . به طوری که این جواهر از نسلی به نسل دیگر در تیمی که آقای کرافت نماینده منافع آن است، منتقل می شود.» به گفته نیویورک تایمز، این حلقه در کتابخانه کرملین در بخشی به هدایای دولت نگهداری می شود.

شماره 4: پوتین موسیقیدان

در سال 2010، پوتین هنگامی که برای یک رویداد خیریه در سن پترزبورگ بود، با مهارت های موسیقی خود تماشاگران را شوکه کرد. به سراغ پیانو رفت و با مهارت شروع به نواختن کرد. سپس میکروفون را در دست گرفت و آهنگ محبوب آمریکایی "Blueberry Hill" را به انگلیسی کامل خواند. در بین تماشاگران افراد مشهوری مانند شارون استون و کرت راسل حضور داشتند، اما احتمالاً هیچ کس تا به حال چنین جنبه لطیفی از رهبر مشهور را ندیده بود. . پوتین علیرغم نواختن پیانو با استعداد خود، مهارت های خود را با متواضعانه توصیف کرد. او گفت: «مثل اکثریت قریب به اتفاق مردم، من نه می‌توانم بخوانم و نه می‌توانم بنوازم، اما بسیار دوست دارم این کار را انجام دهم.» به گفته نماینده مطبوعاتی خود، پوتین متن ترانه «بلبری هیل» را به عنوان بخشی از مطالعات زبان انگلیسی خود آموخته است. . موقعیت های دیگری نیز وجود داشته است که پوتین مهارت های خود را در پیانو نشان داده است. هنگام ملاقات با یک گروه کر پسرانه، او پشت پیانو نشست و گفت: "من خیلی خوب نمی خوانم، اما سعی می کنم بنوازم. من شروع می کنم، و تو با هم بخوان.» او شروع به پخش آهنگ «پنجره مسکو» کرد در حالی که گروه کر می خواند. بعد از اتمام کار او را تشویق کردند.

شماره 3:جنگ صلیبی پوتین علیه غذا

در سال 2015، پوتین یکی از عجیب‌ترین کمپین‌های عمومی تاریخ را آغاز کرد: تحریم غذاهای اروپایی. پنیرهای فرانسوی، سیب های لهستانی و سایر غذاهای لذیذ وارداتی در سن پترزبورگ جمع آوری و نابود شدند. رسماً، نابودی این غذا برای تلافی علیه کشورهایی بود که روسیه را پس از الحاق کریمه تحریم کردند. اما بسیاری از بومیان متوجه تشابه ترسناک تری شدند. سن پترزبورگ محل تهاجم وحشیانه نازی‌ها بود که در آن بسیاری از شهروندان گرسنگی می‌کشیدند و برای یافتن غذا به شدت تلاش می‌کردند. هنوز هم بسیاری از شهروندان مسن شهر هستند که دوران سختی را در طول محاصره به یاد می آورند، و آنها به صراحت اعلام کردند که از نمایش بیهوده پوتین وحشت زده شده اند. ترفند پوتین به چیزی شبیه یک شکست عمومی تبدیل شده است. هفته اول پس از دستور پوتین برای نابودی غذاهای وارداتی، بیش از 600 تن با بولدوزر تخریب شد. بسیاری از روس‌ها از نگرش بی‌رحمانه دولت خشمگین شدند. در مصاحبه با بی‌بی‌سی، اولگا ساولوا، شهروند مسکویی، گفت: «اگر شروع به تخریب غذا کنند، بعد چه می‌شود؟ مثل این است که مقامات ما به فکر مردم نیستند.» ساولوا طوماری آنلاین برای لغو دستور پوتین راه اندازی کرد. تا اوت 2015، این طومار قبلاً بیش از 285000 امضا جمع کرده بود. پیامدهای تخریب مواد غذایی در حال حاضر تحقق یافته است. به گفته ساولوا، تورم در حال افزایش است و افراد بیشتری به دلیل افزایش قیمت مواد غذایی در فقر فرو می‌روند. پس از اعتراض، کرملین اعتراف کرد که تخریب عمومی مواد غذایی خوب به نظر نمی‌رسد. اما گفتند که این مواد غذایی قاچاق بوده و به هر حال باید ضبط شود.

شماره 2: عشق پوتین به ادبیات آمریکایی.

در سال 2011، جهان منتظر بود ببیند آیا پوتین برای سومین بار به عنوان رئیس جمهور روسیه انتخاب می شود یا خیر. او البته انتخاب شد. اما در آن زمان، یکی از معدود مجلات غربی که مصاحبه ای با او انجام داد، در کمال تعجب، Outdoor Life بود. بسیاری از مردم عکس هایی از پوتین در حال شکار یا سوار شدن بر اسب دیده اند و مصاحبه او تایید کرد که او یک ورزشکار است. جالبتر اینکه پوتین فاش کرد که بیشتر مطالب خواندنی مورد علاقه او ادبیات آمریکایی است. از سه نویسنده ای که پوتین نام برد، فقط ژول ورن اروپایی بود. دو نفر دیگر جک لندن و ارنست همینگوی آمریکایی بودند. پوتین در مصاحبه با Outdoor Life توضیح داد: «شخصیت‌هایی که در کتاب‌های آن‌ها به تصویر کشیده شده‌اند، افرادی شجاع و مدبر هستند که به ماجراجویی‌های هیجان‌انگیزی دست می‌زنند، قطعاً درون من را شکل دادند و عشق من به بیرون را تغذیه کردند.» با این حال، پوتین گفت که او ترجیح می‌دهد. رمان های همینگوی که درباره شکار نبودند. فیلم های مورد علاقه پوتین عبارتند از: برای چه کسی زنگ می زند، خداحافظی با اسلحه، و پیرمرد و دریا. همه این رمان‌ها به جای ماجراجویان پرهیاهو، به شخصیت‌های تیره و تار و زخمی می‌پردازند. پوتین همچنین تئودور روزولت، شخصیت ماجراجوی مشهور، و باراک اوباما را روسای جمهور مردانه ایالات متحده توصیف کرد. در حالی که ممکن است مصاحبه پوتین چیزی بیش از یک حرکت روابط عمومی نباشد، تحسین او از نویسندگان آمریکایی واقعی به نظر می رسید.

شماره 1:پوتین عاشق حیوانات

پوتین در طول سال ها به دلیل رفتارهای ظالمانه، سرد و احتمالا جنایتکارانه به عنوان رهبر روسیه شهرت پیدا کرده است. اما در تضاد مستقیم با این تصویر، این واقعیت است که پوتین ادعا می‌کند که دوستدار حیوانات است. صدها عکس از پوتین در حال گذراندن وقت با حیوانات وجود دارد - از سگ‌های خانگی‌اش گرفته تا ببرها و خرس‌های قطبی. بنابراین سؤال این است که آیا پوتین واقعاً حیوانات را دوست دارد یا این فقط راهی برای دوست داشتنی نشان دادن اوست؟ به گفته یان کوبیک از دانشگاه کالج لندن، سه پیام وجود دارد که پوتین سعی دارد از طریق عکس هایش با حیوانات بیان کند. او سعی می کند روسیه را از بقیه اروپا متمایز کند و خود را بدون پیراهن سوار بر اسب نشان دهد. او خود را به عنوان یک انسان منطقی و قدرتمند به تصویر می کشد. علاوه بر این، او مردان روسی را در مقایسه با مردان اروپایی «زنانه» مردانه نشان می‌دهد. در نهایت، پوتین با عکس‌هایی از حیوانات آرام اما خشن، نشان می‌دهد که می‌تواند خیرخواه اما سرسخت باشد و در صورت نیاز می‌تواند حیوانات وحشی را اهلی کند. وب‌سایت شخصی پوتین به طور گسترده درباره کار او با حیوانات، از جمله گونه‌های در خطر انقراض مانند ببر سیبری، قطبی صحبت می‌کند. خرس، نهنگ سفید و پلنگ برفی. پوتین رسماً رئیس هیئت امنای انجمن جغرافیایی روسیه است که با اکثر گونه‌های این کشور کار می‌کند.