واندرز فارسی | جهان عجایب

پس از اینکه یک قربانی 10 ساله زنده به نام کریستال سورلز از چنگ تامی لین سلز فرار کرد، قاتل سریالی بدنام آمریکایی به زودی دستگیر و به اعدام محکوم شد. اخطار: این مقاله حاوی توضیحات و تصاویری خشن، آزاردهنده یا به‌طور بالقوه ناراحت‌کننده است.

در سال 1992، فابین ویترسپون 19 ساله در حال رفتن به آپارتمان یکی از دوستانش در چارلستون، ویرجینیای غربی بود که با مردی ژولیده در زیر پل هوایی روبرو شد که تابلویی را در دست داشت که روی آن نوشته شده بود "من برای غذا کار خواهم کرد". مرد عکسی از همسر و بچه هایش را به او نشان داد و ویترسپون که برای او متاسف بود، او را با خود به خانه دعوت کرد تا بتواند به او غذا بدهد.

اما هنگامی که آنها داخل شدند، مرد چاقویی را برداشت، سعی کرد به او تجاوز کند. غرایز زنده ماندن ویترسپون شروع شد. او به سر مهاجم زد، چاقو را گرفت و بارها به او چاقو زد قبل از اینکه بالاخره موفق شد یک صندلی پیانو را روی سرش بکوبد و او را از پا درآورد. چیز بعدی که او می دانست این بود که در بیمارستان از خواب بیدار می شد، زیرا به تازگی تحت عمل جراحی به دلیل زخم شدید سر و پارگی دست قرار گرفته بود. مهاجم او در آی سی یو و تحت بازداشت پلیس بود. ویترسپون کبد و کلیه‌هایش را بریده و بیضه‌اش را بریده بود.

ویترسپون به گفت: «من فقط می‌خواستم فرار کنم و متوجه نشدم که او را با چاقو زده‌ام.» "خیلی، خیلی، خیلی سخت بود که بدانم من توانایی آسیب رساندن به کسی را دارم... همیشه احساس می کردم اگر چنین چیزی برایم اتفاق بیفتد... فقط - بیهوش می شدم و می میرم. من دعوا نمی کردم. اما فهمیدم که من آدم دیگری هستم.» چیزی که او در آن زمان نمی دانست این بود که به تازگی از حمله یک قاتل زنجیره ای جان سالم به در برده است.

فابین ویترسپون نوزده ساله یکی از تنها دو بازمانده از قاتل سریالی تامی لین سلز است.

زمانی که ویترسپون با او آشنا شد، تامی لین سلز یک قاتل باتجربه بود. و پس از گذراندن پنج سال زندان به دلیل "جنایتش" در پی حمله او، او به کشتن بسیاری از افراد ادامه داد. 

زندگی اولیه تامی لین سلز

تامی لین سلز بدون شک تربیت سختی داشت. او در سال 1964 در اوکلند، کالیفرنیا به دنیا آمد و یکی از هفت فرزند یک مادر مجرد بود. او و خواهر دوقلویش تامی لی تنها در 18 ماهگی به مننژیت نخاعی مبتلا شدند. تامی لی مرد، اما تامی لین سلز زنده ماند. به گفته دفتر دادستانی دادستانی شهرستان کلارک، سلز در هفت سالگی از انبار پدربزرگش مشروبات الکلی می‌نوشید. در هشت سالگی، او با مرد بالغی رابطه داشت که سلز گفت به تشویق مادرش او را مورد آزار قرار داده است. و در 10 سالگی، او ماری جوانا می کشید. سه سال بعد، زمانی که سلز 13 ساله بود، برهنه به تخت مادربزرگ خوابیده‌اش خزید و باعث شد خانواده وحشت‌ زده‌اش بدون خداحافظی او را برای همیشه در خانه‌شان در میسوری رها کنند. تامی لین سلز به حال خود رها شد.

سلز که از این رها شدن خشمگین شده بود، به زودی وارد یک جنایت بین کشوری شد که بیش از 20 سال طول می کشید. اولین باری که ماری جوانا زدم، این بهترین احساسی بود که در زندگی ام داشتم. سلز بعداً گفت: اولین باری که کسی را کشتم، خیلی سریع بود. «این دقیقاً همینطور بود، هر بار که این کار را انجام دادم مشابه بود.»

قتل های بسیاری از تامی لین سلز

برای بیش از دو دهه، تامی لین سلز در سراسر کشور سفر کرد، مشاغل عجیب و غریب را انتخاب کرد، در مصرف مواد مختلف افراط کرد و در این راه مرتکب جنایات فجیعی شد. او تصمیم گرفت خود را «قاتل ساحل به ساحل» خطاب کند. در نهایت، سلز تنها به دو قتل محکوم شد. اما او به ده ها مورد دیگر اعتراف کرد و پلیس معتقد است که در مجموع 22 قتل مرتکب شده است. سلز ادعا کرد که او مسئول بیش از 70 مورد بوده است.

تامی لین سلز تنها به دو قتل از بیش از 70 قتلی که ادعا می کند مرتکب شده بود محکوم شد.

آنا کورت 1985

تامی لین سلز در کارناوالی در میسوری کار می کرد، جایی که با انا کورت و پسر 4 ساله اش روری آشنا شد. به گفته سلز، انا او را به خانه خود دعوت کرد، جایی که آنها رابطه جنسی داشتند. وقتی از خواب بیدار شد، اِنا در حال تلاش برای سرقت از کوله پشتی او بود. سپس او را با چوب بیسبال پسرش تا حد مرگ کتک زد و روری را نیز به عنوان شاهد احتمالی کشت. اجساد انا و روری کورت سه روز بعد، پس از خروج سلز از شهر پیدا شد.

سوزان کورچ در می 1987

سوزان کورچ پس از خروج از یک بار در راکپورت، نیویورک، ناپدید شد. جسد او هشت سال بعد در نزدیکی آبشار نیاگارا پیدا شد. طبق تحقیقات دانشگاه رادفورد، سلز در سال 2004 به قتل اعتراف کرد.

استفانی کلی استرو در اکتبر 1987

استفانی کلی استروه 21 ساله آخرین بار در نوادا در حال سوارکاری دیده شد. سلز گفت که او را برداشت و به او پیشنهاد سواری به رینو داد. به گفته سلز، او را خفه کرد و جسدش را در یک چشمه آب گرم انداخت. جسد او هرگز پیدا نشد.

کالین «کتی» هریس، قتلی که تامی لین را به اعدام محکوم کرد

در 31 دسامبر 1999، در دل ریو، تگزاس، تامی لین سلز، کالین "کتی" هریس 13 ساله را به طرز وحشیانه ای در خانه تریلر خود به قتل رساند. او وارد شد، او را مورد تجاوز جنسی قرار داد، گلوی او را برید و 16 ضربه چاقو به او زد. سلز پس از ملاقات با خانواده هریس در یک کلیسای محلی با خانواده هریس دوست شده بود و چندین بار از خانه تریلر آنها بازدید کرده بود. او می دانست که پدر کیتی آن شب به راحتی از شهر خارج می شود.

چیزی که او متوجه نشده بود این بود که دوست کیتی، کریستال سورلز 10 ساله، آن شب برای خوابیدن در خانه هریس خواهد بود و در طبقه بالای کتی می خوابد. وقتی سلز متوجه شد که او آنجاست، به سمت او چرخید و گلوی او را نیز برید اما کریستال زنده ماند. به گزارش Crime Library، کریستال گفت: «او دستش را برد و گلوی من را برید. من فقط آنجا دراز کشیدم و وانمود کردم که مرده ام. اگر می‌دانست من زنده‌ام، حتماً برمی‌گشت و مرا می‌کشت.»

با فکر اینکه هر دو دختر مرده اند، کریستال بلند شد و یک چهارم مایل با نای بریده شده تا خانه همسایه راه رفت تا کمک بگیرد. او به بیمارستانی در سن آنتونیو منتقل شد و به سرعت تحت عمل جراحی قرار گرفت. در حالی که جراحات کریستال سورلز شدید بود، او به خوبی بهبود یافت و به زودی به پلیس کمک کرد تا طرحی از سلز ایجاد کند تا بین خانواده و دوستان توزیع شود. سلز شناسایی و به سرعت دستگیر شد.

تری هریس، پدر کیتی، به کانزاس سیتی استار گفت: «فقط 10 دقیقه طول کشید تا سلز خانواده ما را از بین ببرد. او دستاوردهای دخترمان را دزدید، هر روز تولد، هر تعطیلات... این که سعی کردم به تامی کمک کنم حالم را بد میکند. من با او صحبت کردم. او مردی بود که از شانس و اقبال برخوردار بود و من سعی کردم به او کمک کنم. او با کشتن دخترم جواب من را داد.

 محکومیت و حکم اعدام

 در سال 2000، هیئت منصفه تامی لین سلز را به قتل کیتی هریس محکوم کرد و او را به اعدام در تگزاس محکوم کرد. سلطنت وحشت او سرانجام به پایان رسید. بلافاصله پس از آن، او به قتل مری بئاتریس پرز در سال 1999 اعتراف کرد و یک حبس ابد دیگر دریافت کرد. او همچنین به ده‌ها جنایت دیگر اعتراف کرد، اگرچه بسیاری از قتل‌هایی که او به آنها اعتراف کرد هرگز به طور رسمی به سلز مرتبط نبودند یا حتی تایید نشدند که اتفاق افتاده‌اند. سلز در 3 آوریل 2014 در زندان ایالتی تگزاس در هانتسویل با تزریق کشنده اعدام شد. کریستال سورلز به همراه اعضای خانواده هریس و پرز در مراسم اعدام او شرکت کرد. در حالی که سلز از اظهار نظر نهایی خودداری کرد، احساسات او در مورد جنایاتش در مصاحبه ای در سال 2010 آشکار شد. "من نفرت هستم. وقتی به من نگاه می کنی، به نفرت نگاه می کنی.» "من نمی دانم عشق چیست. دو کلمه ای که من دوست ندارم استفاده کنم، "عشق" و "متاسفم" است، زیرا من مورد نفرت هستم.