آدام راینر اتریشی را تنها فردی در تاریخ می دانند که در کودکی کوتوله به حساب می آمد، سپس به یک مرد با قد معمولی تبدیل شد و سپس به یک غول واقعی تبدیل شد. راینر در سال 1899 متولد شد و در سال 1950 درگذشت، اما اطلاعات کمی در مورد زندگی او وجود دارد. مشخص است که والدین او برای آن سالهای قد متوسط کاملاً عادی بودند و در سن 15 سالگی تنها 4 فوت و 6 اینچ (131 سانتیمتر) قد داشت. راینر در عین حال یک میهن پرست بزرگ بود و زمانی که جنگ جهانی اول در سال 1914 شروع شد، می خواست به ارتش بپیوندد، اما به دلیل رشد او، طبیعتاً او را به آنجا نبردند.
یک سال بعد، او دوباره سعی کرد ثبت نام کند و دوباره رد شد، اگرچه اشاره شد که او 2 اینچ (5.3 سانتی متر) رشد کرد. در سن 19 سالگی، رینر قبلاً 4 فوت و 8 اینچ (142 سانتی متر) قد داشت، اما هنوز برای ارتش مناسب نبود و رسماً از خدمت معاف شد. حتی در کودکی، آدام راینر یک کوتوله غیرعادی بود. با اندامی کوتاه، دستهای بلند و پاهای بزرگی داشت و در 19 سالگی، با جثهای هنوز کوچک، کفشهایی با سایز 43 پوشیده بود و پاهایش به سرعت رشد میکرد. و زمانی که آدام 26 ساله بود، سرانجام کل بدنش خیلی سریع شروع به رشد کرد. در سال 1931، قد او 218 سانتی متر (!) بود و او به طور رسمی به یک انسان غول پیکر تبدیل شد. چند سال قبل، پزشکان به پدیده رشد عجیب رینر بسیار علاقه مند شده بودند و او را معاینه کردند.
مشخص شد که او یک تومور در سر خود در غده هیپوفیز دارد که باعث افزایش تولید هورمون ها می شود و باعث غول پیکری می شود. حقیقت اینکه چرا او در ابتدا یک کوتوله بود همچنان یک راز باقی مانده است. پزشکان راینر را جراحی کردند و تومور را خارج کردند. پس از آن، مرد به رشد خود ادامه داد، اما بسیار کند. به دلیل انحنای شدید ستون فقرات، او خیلی زود قادر به راه رفتن نبود و اغلب در رختخواب دراز می کشید. او همچنین مبتلا به آکرومگالی بود که به دلیل آن لبهای ضخیم، دستها و پاهای نامتناسب، دندانهای پراکنده و پیشانی برجسته داشت.
پس از عمل، اگرچه موفقیت آمیز تلقی می شد، وضعیت رینر به سرعت رو به وخامت رفت. او از یک چشم نابینا و از یک گوش کر بود. او دیگر حتی نمی توانست بلند شود و تمام وقت را در رختخواب سپری کرد. تا سال 1950، زمانی که راینر درگذشت، قد او قبلاً به 234 سانتی متر رسیده بود. پس از مرگ او سوزانده شد و محل دفن خاکستر نامعلوم ماند. بنابراین، اکنون دیگر نمی توان فهمید که آدام راینر دقیقاً چه رنجی را متحمل شده و چرا چنین ناهنجاری منحصر به فردی را داشته است.