میشل مک نامارا نویسنده «من در تاریکی خواهم رفت» وسواس زیادی نسبت به قاتل گلدن استیت داشت - وسواسی که منجر به مرگ او بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر در آوریل 2016 شد. اگرچه میشل مک نامارا تنها در 46 سالگی در سال 2016 درگذشت، اما مرگ او تنها علاقه به کار او را افزایش داد. ماموریت اصلی او یافتن قاتل گلدن استیت بود که به بیش از 50 زن تجاوز کرد و بیش از ده ها نفر را در کالیفرنیا به قتل رساند. ولگردیهای جنایی که در دهههای 1970 و 1980 دولت را به وحشت انداخت، مقامات را گیج کرد اما این نویسنده توانست پیشرفتی داشته باشد که مقامات هرگز نداشتند.
مک نامارا این نظریه را مطرح کرد که جنایات حل نشده منتسب به افرادی مانند "ویسالیا رانسکر"، "متجاوز منطقه شرقی" و "تعقیب کننده شب" کار یک مرد بوده و به عموم مردم و مقامات خسته به طور یکسان اجازه می دهد تا آنها را از بین ببرند. با چشمانی تازه پرونده را بررسی کنید اگرچه مک نامارا قبل از اینکه بتواند کارش را تمام کند درگذشت، همسرش، کمدین پاتون اسوالت، این کار را به افتخار او انجام داد. او در کتاب پس از مرگش در سال 2018 به نام I'll Be Gone In the Dark (که از آن زمان توسط HBO اقتباس شده است)، حتی نام قاتل را ابداع کرد: قاتل استیت گلدن. علاوه بر این، کار او به بازرسان اجازه داد تا نگاهی جدید به پرونده داشته باشند و در نهایت مردی به نام جوزف جیمز دی آنجلو را در سال 2018 دستگیر کنند. امروز، میراث میشل مک نامارا به عنوان شهروند کاراگاهی که در ردیابی یکی از بدنام ترین و کشف نشده ترین قاتلان زنجیره ای در تاریخ آمریکا از پلیس پیشی گرفت، تثبیت شده است.
میشل مک نامارا بزرگ می شود - و کنجکاو می شود
میشل آیلین مک نامارا در 14 آوریل 1970 به دنیا آمد و در اوک پارک، ایلینوی بزرگ شد. او کوچکترین از پنج بچه بود و عنوان یک کاتولیک ایرلندی بزرگ شد. اگرچه حرفه پدرش به عنوان وکیل محاکمه ممکن است بعداً بر نویسنده تأثیر بگذارد، اما شغل او چیزی نبود که در ابتدا علاقه او را به جنایت واقعی را برانگیخت.
این یک حادثه در محله بود که او را واقعاً متحیر کرد. قبل از فارغ التحصیلی از دبیرستان اوک پارک-ریور فارست - جایی که او در سال آخر به عنوان سردبیر روزنامه دانشجویی خدمت می کرد، زنی به نام کاتلین لومباردو در نزدیکی خانه خانوادگی خود کشته شد. پلیس نتوانست قتل را حل کند، اما مک نامارا قبلاً تلاش برای انجام این کار را خودش آغاز کرده بود. مدت کوتاهی پس از بازگشت صحنه جنایت به حالت عادی خود، مک نامارا تکه های واکمن شکسته لومباردو را برداشت. این یک سرنخ بود، یک مدرک - اما شواهدی که به جایی نرسید. بزرگسالی او را به دانشگاه نوتردام برد و در سال 1992 با مدرک لیسانس زبان انگلیسی فارغ التحصیل شد و سپس مدرک کارشناسی ارشد خود را در رشته نویسندگی خلاق در دانشگاه مینه سوتا گرفت. او که مصمم به نوشتن فیلمنامه های تلویزیونی بود، به لس آنجلس نقل مکان کرد جایی که با همسرش آشنا شد.
در سال 2003 در یک نمایش اسوالت بود که این زوج با هم آشنا شدند. آنها در اولین قرارهای ملاقات بر سر علاقه مشترکشان به قاتلان زنجیره ای پیوند خوردند و بعداً در سال 2005 ازدواج کردند. به طور شهودی، اسوالت میشل مک نامارا را تشویق کرد تا اشتیاق خود را به یک پروژه نویسندگی تبدیل کند.
![چگونه میشل مک نامارا در یافتن قاتل گلدن استیت از پلیس پیشی گرفت و در این فرآیند جان باخت](https://rozup.ir/view/3805462/michelle-mcnamara-featured-pic3_wondersfa.rzb.ir.jpg)
در واقع، قاتل، تمایل زیادی به شکستن و ورود بیصدا به خانهها داشت، بدون اینکه قربانیان او متوجه باشند. او ماهها اهدافش را تعقیب میکرد، روالهای آنها را به خاطر میسپرد، و اغلب از قبل وارد میشد تا قفل درها را باز کند. دههها طول کشید تا بازرسان متوجه شوند دزدیهای ویسالیا رنسکر، تجاوزات متجاوز به عنف منطقه شرقی و قتلهای تعقیب کننده شب، همگی میتوانستند توسط یک شخص انجام شده باشند. کتاب مک نامارا، که با موفقیت وبلاگ او ایجاد شد، بعداً به روشن شدن آن کمک کرد. همچنین باعث استرس و ترس شدید او میشود که بعداً به بیخوابی و اضطراب کامل تبدیل میشود که سعی میکند با مجموعهای از دارو ها آن را درمان کند.
معمولاً در صحنههای جنایت قاتل گلدن استیت، نقشهای کفش سایز 9 پیدا میشد.
او نوشت: اکنون یک جیغ برای همیشه در گلویم نشسته است. رژیم دارویی که در آن زمان برای شوهرش ناشناخته بود، بعداً زندگی او را به طرز غم انگیزی گرفت.
شکار قاتل گلدن استیت
دیری نگذشت که آثار میشل مک نامارا در مکان هایی مانند مجله لس آنجلس منتشر شد. اما این برای او کافی نبود - او همچنین می خواست کتابی بنویسد. این تحقیق او را درگیر کرد و به اضطراب شدیدی منجر شد که یک بار او لامپی را به سمت اسوالت پرتاب کرد که او شبانه با ورود به اتاق خواب او را وحشت زد. اسوالت توضیح داد: "او ذهن خود را با اطلاعاتی با مفاهیم بسیار تاریک پر کرده بود." در تمام این مدت، او معتقد بود که تلاشهای او تکههایی از پازل چند دههای را آشکار میکند و به ناچار به دستگیری متجاوز و قاتل سریالی گریزان کمک میکند.
به نظر او، پستها و مقالات پرطرفدار مک نامارا به قدری خوانندگان را به خود جلب کرد که این پرونده سرد توجه عمومی را به خود جلب کرد. تا سال 2001 مشخص نبود که متجاوز منطقه شرقی از کالیفرنیای شمالی نیز همان تعقیب کننده شب است که حداقل 10 نفر را در کالیفرنیای جنوبی به قتل رسانده است. با این وجود، مقامات تلاش های خود را تمام کرده بودند و نتوانستند اطلاعات را به درستی به اشتراک بگذارند - تا اینکه میشل مک نامارا به سازماندهی آن کمک کرد.
![چگونه میشل مک نامارا در یافتن قاتل گلدن استیت از پلیس پیشی گرفت و در این فرآیند جان باخت](https://rozup.ir/view/3805470/michelle-mcnamara-featured-pic5_wondersfa.rzb.ir.jpg)
مرگ میشل مک نامارا تلاش ها را تجدید می کند
پاتون اسوالت همسر 46 ساله خود را در 21 آوریل 2016 مرده یافت. کالبد شکافی نه تنها یک بیماری قلبی تشخیص داده نشده، بلکه ترکیبی کشنده از آدرال، فنتانیل و زاناکس را نشان داد. اسوالت میگوید: «بسیار واضح است که استرس او را به انتخابهای بد در مورد داروهایی که استفاده میکرد، سوق داد. او فقط این چیزها را به عهده گرفت.» با این حال، مک نامارا پرونده حل نشده را دوباره در کانون توجه قرار داد. او بازرسان را هدایت کرد تا دست به دست هم دهند و نام مستعار قاتل را ابداع کرد که مانند آتش در اینترنت پخش شد. خود مرگ میشل مک نامارا نیز به ارتقای این پرونده در آگاهی عمومی کمک کرد - علیرغم اینکه کتاب او هنوز پایانی ندارد.
در حالی که شتاب کار علنی شد، تحقیقات پلیس به شدت بالا گرفت. و دو سال پس از مرگ مک نامارا، مقامات سرانجام در سال 2018 قاتل را دستگیر کردند. در حال حاضر، جوزف جیمز دی آنجلو به 26 اتهام در قتل خود اعتراف کرده است. او در نهایت به 13 فقره قتل، با شرایط خاص اضافی، و همچنین 13 فقره آدم ربایی به دلیل سرقت متهم شد. در نهایت، او 11 حبس ابد متوالی (به علاوه یک حبس ابد اضافی با هشت سال دیگر) در اوت 2020 دریافت کرد.