آمار
مطالب اصلی سایتمرموز و جنایی

قاتل بد شانسی که بعد از فرار قربانی اش متوقف شد!

قاتل بد شانسی که بعد از فرار قربانی اش متوقف شد

ریچارد اوونیتز مسئول مرگ حداقل سه دختر در سراسر سواحل شرقی ایالات متحده بود، اما جنایت او سرانجام در سال 2002 پس از اینکه یکی از قربانیان احتمالی قتل از چنگالش فرار کرد و او را به پلیس گزارش داد، پایان یافت. ریچارد اوونیتز، یک قاتل زنجیره ای مظنون به قتل حداقل سه دختر جوان در سراسر ایالات متحده است. ریچارد اوونیتز در طول هفت سال جنایت خود هرگز در رادار پلیس قرار نداشت. آشنایان و دوستان اوونیتز او را به عنوان یک کهنه سرباز نیروی دریایی و یک مرد معمولی یقه آبی می شناختند. همه چیز در سال 2002 تغییر کرد.

در آن سال، دو پرونده سرد روی میز کارآگاهی در اداره کلانتری اسپوتسیلوانیا در ویرجینیا نشستند. یکی مورد سوفیا سیلوا، دختر 16 ساله ای بود که در سال 1996 از ایوان جلوی خانه اش ناپدید شد. بعداً، پلیس جسد برهنه او را که در باتلاق شناور بود، پیدا کرد. مورد دیگر ربودن و قتل دو خواهر به نام های کتی و کریستین لیسک بود که اجساد آنها در رودخانه ای نزدیک پیدا شد. چیزی که کارآگاهان کلانتر اسپوتسیلوانیا در آن زمان نمی‌دانستند این بود که فرار یک دختر جوان از یک مجتمع آپارتمانی در کلمبیا، کارولینای جنوبی، سرانجام عاملی را که آنها به دنبالش بودند، سرنگون می‌کرد: قاتل زنجیره‌ای ریچارد اوونیتز.

ریچارد اوونیتز در 29 ژوئیه 1963 در کلمبیا، کارولینای جنوبی در خانواده جو و تس اوونیتز به دنیا آمد. حتی در دوران کودکی، ایونیتز علائم اولیه رفتار خشونت آمیز را نشان می داد. طبق یک مطالعه روانشناختی از دانشگاه رادفورد، زمانی که اوونیتز هشت ساله بود، یک بار خواهر کوچکش را خفه کرد تا اینکه او از هوش رفت. بعداً در اوایل دهه 20 زندگی‌اش، به خانه همسایه‌ها نفوذ کرد و چک‌های جعلی نوشت. بر اساس بیانیه ای که خواهر کوچکتر اوونیتز، جنیفر، بیان کرد، پدر آنها مردی کنترل کننده با خلق و خوی تند بود. «ما در یک زندان زندگی می‌کردیم، جو بسیار کنترل‌کننده بود. همه چیز در مورد قدرت و کنترل بود. من او را مردی سادیستی می بینم که از این که ما را بدبخت کند لذت برد - می دانم که لذت را در چهره او دیدم.

اوونیتز به دلیل محیط بد خانه اش، سرانجام از آنجا نقل مکان کرد و به نیروی دریایی ایالات متحده پیوست. در سال 1987، در سن 23 سالگی، اوونیتز اولین جنایت جنسی شناخته شده خود را انجام داد: او خود را در برهنه معرض یک دختر 15 ساله و خواهر 3 ساله او قرار داد. پلیس خیلی زود اوونیتز را دستگیر کرد، و به گفته واشنگتن پست، سوابق پلیس می گوید که او "هم به صورت شفاهی و هم کتبی به جرم خود اعتراف کرده است."  با این حال، برای این جنایت، اوونیتز به سادگی جریمه پرداخت و مشروط شد. در سال 1992، اوونیتز با افتخار از نیروی دریایی اخراج شد و به ویرجینیا نقل مکان کرد. در آنجا او جنایت وحشیانه خود را آغاز کرد.

پس از انتقال مکان به اسپاتسیلوانیا، ریچارد اوونیتز به عنوان فروشنده شروع به کار کرد. طبق گزارش ها، زنان در محل کار به دلیل خلق و خوی و شوخی های زن ستیزانه از او دوری می کردند. در همان زمان، در ژوئن 1995، اولین جنایت خشونت آمیز او را با نفوذ به خانه و تجاوز به یک دختر 13 ساله با اسلحه انجام داد. سپس، در سال 1996، اوونیتز، سوفیا سیلوا 16 ساله را از حیاط جلوی خانه ربود. به گزارش نیویورک دیلی نیوز، سیلوا برای انجام تکالیف در ایوان بیرون رفته بود. وقتی خواهر سیلوا بیرون رفت تا او را بررسی کند، تنها چیزی که پیدا کرد یک قوطی نوشابه انگور خالی و یادداشت های کلاس سیلوا بود.

قاتل بد شانسی که بعد از فرار قربانی اش متوقف شد

تصویر بالا سوفیا سیلوا، یکی از اولین قربانیان شناخته شده ریچارد اوونیتز.

پلیس سرانجام جسد در حال تجزیه سوفیا سیلوا را در یک باتلاق پیدا کرد. کارآگاهان خاطرنشان کردند که ناحیه شرمگاهی او تراشیده شده است. در 1 می 1997، اوونیتز خواهران لیسک را از حیاط جلوی خانه آنها ربود. مقامات بعداً اجساد کتی لیسک 12 ساله و کریستن لیسک 15 ساله را در رودخانه آنا جنوبی پیدا کردند. هر دو دختر نواحی شرمگاهی خود را تراشیده بودند. بر اساس مطالعه دانشگاه رادفورد، فیبرهای هر دو صحنه جنایت از نظر قانونی پرونده ها را به هم مرتبط می کند.

قاتل بد شانسی که بعد از فرار قربانی اش متوقف شد

تصویر بالا کریستین لیسک، از خواهران لیسک که توسط ریچارد اوونیتز ربوده و به قتل رسید.

در سال 1999، اوونیتز به کلمبیا، کارولینای جنوبی نقل مکان کرد، جایی که او کارا رابینسون را ربود - اقدامی سرنوشت‌ساز که خنثی کردن قاتل بود. 

قاتل بد شانسی که بعد از فرار قربانی اش متوقف شد

تصویر بالا کارا رابینسون، 15 ساله، قبل از ربوده شدن توسط ریچارد اوونیتز.

در سال 2002، کارا رابینسون 15 ساله بود و در کارولینای جنوبی زندگی می کرد. رابینسون که به عنوان یک دختر جوان باهوش شناخته می شود، برنامه ریزی کرد تا در 24 ژوئن وقت خود را در خانه یکی از دوستانش بگذراند. پس از داوطلب شدن برای کمک به دوستش در انجام کارهای خانه، رابینسون یک قوطی آبیاری برداشت و شروع به آبیاری گل های بیرون از خانه کرد. به زودی، مردی سوار بر پونتیاک فایربرد به داخل راهرو رفت. مرد با تعداد انگشت شماری مجله که ادعا می کرد در سطح شهر توزیع می کند از ماشین خارج شد و پرسید که آیا پدر و مادرش در خانه هستند یا خیر. رابینسون گفت "نه." مرد ناگهان به رابینسون نزدیک شد و اسلحه ای را روی گردن او گذاشت. او به او گفت که اگر به حرف های او گوش دهد آسیبی نمی بیند و او را به سمت صندلی عقب ماشینش برد. در آنجا، او را در یک ظرف بزرگ نگهداری کرد، درب آن را مهر و موم کرد و رفت. اما رابینسون وارد حالت زنده ماندن شده بود، یادداشت های ذهنی می گرفت و هر چیزی را که می توانست در مورد مهاجمش به خاطر بسپارد. او بعداً در نیوزویک نوشت: «آهنگ‌های پخش شده در رادیو و شماره سریال ظرفی را که در آن بودم حفظ کردم. "من آنچه را که برای من یک شعار شد تکرار کردم: "آرام بمان، اطلاعات جمع کن، فرار کن." این مرا آرام و متمرکز نگه داشت.

بلافاصله پس از ربوده شدن او، دوستش متوجه شد که رابینسون به سادگی از حیاط ناپدید شده است. به گزارش دیلی میل، والدین رابینسون به سرعت با پلیس تماس گرفتند تا گزارش افراد مفقود شده را ارائه کنند، اما افسران پلیس او را به عنوان فراری فهرست کردند. در همین حال، ریچارد اوونیتز در یک آپارتمان درهم و برهم، در مدت 18 ساعت وحشتناک، بارها به کارا رابینسون تجاوز جنسی کرد. او همچنین او را وادار کرد اخبار عصر را تماشا کند تا ببیند آیا گزارشی در مورد ربوده شدن خودش وجود دارد یا خیر. رابینسون به این نتیجه رسید که اگر با گفته های مرد همراهی کند و حتی با او مهربانانه رفتار کند، ممکن است زنده بماند. در بین حملات، رابینسون به مرد کمک کرد تا آپارتمانش را تمیز کند و با او در مورد زندگی اش صحبت کرد.

با انجام این کار، او متوجه شد که او در نیروی دریایی بوده است. و در حالی که آشپزخانه او را تمیز می کرد، نامه های او را خواند و آهنرباهای یخچال او را مطالعه کرد و نام دکتر و دندانپزشکش را حفظ کرد. سرانجام، اوونیتز رابینسون را با دستبند به تخت بازگرداند و در حالی که او در کنار او خوابیده بود، او موفق شد دستبندها را از میله تخت جدا کند. سرانجام، 18 ساعت پس از ربوده شدن، رابینسون توانست به زور از آپارتمان خارج شود و به سمت خیابان فرار کند. کارا رابینسون پس از فرار از آپارتمان مهاجم خود به سمت نزدیکترین وسیله نقلیه دوید و درخواست کمک کرد. خوشبختانه دو غریبه مهربان داخل ماشین او را به داخل ماشین راه دادند و مستقیماً به کلانتری بردند. پلیس از این که چقدر آرام، جمع‌آوری‌شده و با جزئیات زیاد او را در ارائه شرح حال خود از مصیبت‌هایش به‌شدت شگفت‌زده کرد. جیمز آر. متس، کلانتر شهرستان لکسینگتون به واشنگتن پست گفت: "او بسیار هوشیار بود." او می‌توانست اطلاعات دقیقی در مورد آنچه در آپارتمان وجود دارد به ما بدهد.» با راهنمای رابینسون، افسران پلیس سریعا اوونیتز را به عنوان مظنون شناسایی کردند، آپارتمان او را پیدا کردند و آماده دستگیری مرد شدند. با این حال، زمانی که آنها رسیدند، اوونیتز فرار کرده بود.

اوونیتز در حالی که در هتل جکسون ویل فلوریدا از پلیس پنهان شده بود، با خواهرش جنیفر تماس گرفت و اعتراف کرد که کسی را کشته است و به دردسر افتاده است و گفت که "بیشتر از آنچه که به یاد دارد جنایت انجام داده است." او درخواست کرد که او را در ، فلوریدا ملاقات کند. در عوض جنیفر با پلیس تماس گرفت. وقتی او به رستوران نزدیک شد و دید آنها در آنجا منتظر هستند، ایونیتز وحشت کرد و فرار کرد و با سرعت 120 مایل در ساعت در مسیر اشتباه در ترافیک رانندگی کرد. قبل از اینکه پلیس بالاخره او را بگیرد، او به ساراسوتا رسید. اوونیتز که می‌دانست او را به گوشه انداخته‌اند، تفنگ کالیبر 25 خود را - همان تفنگی که به گردن کارا رابینسون فشار داده بود - بیرون کشید و به‌طور مرگبار به سر خود شلیک کرد.

قاتل بد شانسی که بعد از فرار قربانی اش متوقف شد

کارا رابینسون در حالی که در سال 2010 از آکادمی عدالت کیفری کارولینای جنوبی فارغ التحصیل شد، لوح دریافت کرد. برای کارا رابینسون، خبر مرگ اوونیتز فقط خشم و ناامیدی را به همراه داشت. رابینسون پس از مرگ اوونیتز در برنامه «محاکمه‌ترین افراد تحت تعقیب آمریکا» گفت: «می‌خواستم به محاکمه بروم و اجازه دهم او دوباره مرا ببیند و بداند که من در حال سقوط هستم. می خواستم او به من نگاه کند و بداند که انتخاب من بزرگترین اشتباهی بود که او انجام داد. پس از خودکشی ایونیتز، پلیس آپارتمان او را بازرسی کرد و اقلام متعلق به خواهران لیسک و سوفیا سیلوا را پیدا کرد. به گفته The Free Lance-Star، پلیس همچنین فهرستی از سایر قربانیان احتمالی و اطلاعات شخصی آنها را پیدا کرد.

از آنجا که اوونیتز قبل از اینکه بتواند به جنایات خود اعتراف کند درگذشت، مشخص نیست که او در طول زندگی خود به چند نفر حمله کرده و به قتل رسانده است. پلیس هنوز امیدوار است که بتواند اوونیتز را به جنایات حل نشده بیشتری متصل کند. او به دلیل قتل جنیفر اودوم، دختر 12 ساله ای که در سال 1993 از ایستگاه اتوبوس خود در پاسکو، فلوریدا ناپدید شد، مورد تحقیق قرار گرفته است. سارا چری که در 12 سالگی در سال 1988 در مین ربوده شد، مورد تجاوز جنسی قرار گرفت و به قتل رسید. و چند دختر جوان دیگر امروز، بیش از 20 سال پس از ربوده شدن، کارا رابینسون مادر دو فرزند است. در سال 2010، رابینسون از آکادمی عدالت کیفری کارولینای جنوبی فارغ التحصیل شد. او متعهد به مبارزه با جرم و جنایت و محافظت از دیگران در برابر خشونتی است که تجربه کرده است. اکنون او به عنوان مدافع قربانیان و تولید کننده محتوای رسانه های اجتماعی کار می کند و داستان خود را به اشتراک می گذارد و به دیگران کمک می کند تا از آسیب های روحی خود بهبود یابند.

او در نیوزویک نوشت: «من به دیگران یاد می‌دهم که چگونه پس از قربانی شدن درمان شوند و چگونه کنترل زندگی‌شان را در دست بگیرند. "من قصد دارم به آنها نشان دهم که ما با چیزهایی که در گذشته ما اتفاق افتاده است تعریف نشده ایم."

5 امتیاز توسط 1 نفر ثبت شده.

0 دیدگاه

ثبت دیدگاه

منتظر نظرات شما در مورد این پست هستیم :)
کد امنیتی رفرش