loading...

واندرز فارسی | جهان عجایب

تیراندازان کلمباین، اریک هریس و دیلان کلبولد، ظاهراً قربانیان طرد شده‌ای بودند که متعلق به مافیای ترنچ کت بودند که قصد انتقام داشتند.

تیراندازی مدرسه کلمباین

Soren بازدید : 24 : 12:00 نظرات (0)

تیراندازی مدرسه کلمباین

تیراندازان کلمباین، اریک هریس و دیلان کلبولد، ظاهراً قربانیان طرد شده‌ای بودند که متعلق به مافیای ترنچ کت بودند که قصد انتقام داشتند - اما هیچ‌کدام از آن‌ها درست نبود.

تیراندازی مدرسه کلمباین

هنگامی که دیلن کلبولد و اریک هریس، دانش‌آموزان دبیرستان کلمباین، 12 دانش‌آموز، یک معلم و در نهایت خودشان را در تیراندازی در 20 آوریل 1999 در لیتلتون، کلرادو به قتل رساندند، رسانه‌ها در ابتدا آنها را قربانی قلدری و طردشدگان تشنه انتقام توصیف کردند. ظاهراً آنها اعضای یک خرده فرهنگ گوت بودند که به مافیای ترنچ کت معروف بود که نفرت آنها را نسبت به جریان اصلی جامعه افزایش داد.

اما از آن زمان این روایت نادرست به اثبات رسیده است. دیو کالن، روزنامه نگاری که یک دهه را صرف تحقیق در مورد تیراندازی بدنام در مدرسه کرد و عواقب آن را شرح داد، توضیح داد: بیشتر گزارش های اولیه اشتباه بود. ما آنقدر مشتاق بودیم که به این سؤال داغ برای شما پاسخ دهیم که در روزهای اول، حتی ساعات اولیه، به سرعت در مورد تکه های کوچک شواهد نتیجه گیری کردیم. در آن زمان، قتل عام دبیرستان کلمباین، مرگبارترین تیراندازی در مدرسه در تاریخ ایالات متحده بود.

این همه چیز را تغییر داد، از طرز فکر بزرگسالان در کشور نسبت به فرزندانشان گرفته تا نحوه برخورد اولین واکنش‌دهنده‌ها با چنین بحران‌های پرخطر مشابه و نحوه فکر والدین درباره خشونت در رسانه‌ها. به این ترتیب، از طرف مردم و رسانه‌ها به طور یکسان تلاشی برای درک این قتل به ظاهر بی‌معنا وجود داشت. اما آن گزارش‌های رسانه‌ای با مشاجره و سوء تفاهم صورت می‌گرفت، و در نتیجه، بخش بزرگی از پوشش فوری این کشتار، از جمله روایت مافیای ترنچ کت، در واقع نادرست بود.

تیراندازی مدرسه کلمباین

اریک هریس و دیلن کلبولد در کافه تریا کلمباین در جریان تیراندازی در 20 آوریل 1999.


اما افسانه های رنگارنگ و جزئیات اشتباه در داستان فرضی تیراندازی از زمان پوشش اولیه، اکنون کاملاً در جای خود قرار دارند. و از آنجایی که تیراندازی‌ها در مدارس در سراسر کشور به سطوح بی‌سابقه‌ای رسیده است، زمان آن رسیده است که حقیقت پشت انگیزه‌های دیلن کلبولد و اریک هریس ریشه‌یابی شود و افسانه‌هایی مانند مافیای ترنچ کت یک‌بار برای همیشه کنار گذاشته شود. کریستن کریلینگ، رئیس بنیاد یادبود کلمباین گفت: در واقع، درک آنچه اتفاق افتاد می تواند به ما کمک کند تا از تکرار این اتفاقات در آینده جلوگیری کنیم. اگر تاریخ را درک نکنید، محکوم به تکرار آن هستید.

اریک هریس و دیلن کلبولد علیرغم پذیرش اعضای جامعه مدرسه خود، از نظر نگرش نسبت به خشونت و جامعه از حالت عادی دور بودند. کالن دریافت که هریس به طور کامل دیدگاه تاریک خود را در مورد جامعه مدرن در موارد متعدد قبل از قتل عام بیان کرده است. ظاهراً هریس از دستکاری مردم، دروغ گفتن به آنها لذت می برد و نسبت به مشکلات آنها ابراز همدردی نمی کرد. "خدایا من نمی توانم صبر کنم تا بمیرند. هریس در دفترچه‌اش نوشت: حالا می‌توانم طعم خون را بچشم... می‌دانی از چه متنفرم؟... بشریت!!!... همه چیز را بکش.

کلبولد و هریس مشغول ساختن بمب های لوله ای بودند و بی سر و صدا زرادخانه قابل توجهی از سلاح ها را جمع آوری می کردند که هریس در وب سایت شخصی خود ثبت کرده بود. در سال 1998، بروکس براون جوان نام خود را در همان وب سایت کشف کرد و هریس او را تهدید به قتل کرده بود. براون گفت: وقتی برای اولین بار صفحات وب را دیدم، کاملاً متحیر شدم. او نمی‌گوید که می‌خواهد من را کتک بزند، او می‌گوید می‌خواهد من را منفجر کند و درباره این صحبت می‌کند که چگونه بمب‌های لوله‌ای را برای این کار درست می‌کند.

تیراندازی مدرسه کلمباین

اریک هریس تمرین شلیک یک سلاح در یک میدان تیراندازی موقت را انجام می دهد. 6 مارس 1999.

بروکس براون گفت: از اینکه آنها هیچ کاری با صفحات وب انجام ندادند کاملاً مات و مبهوت بودم. اریک می گفت چگونه می خواهد مردم را منفجر کند. "هی، من بمب لوله ای می سازم. من طرح های آنها را در وب سایت خود دارم. من این مردم را خواهم کشت دلیلش این است.» این سطحی فراتر از شوخی است.» سندی که سی‌بی‌اس به دست آورده است تأیید می‌کند که بازرسان با خانم جودی براون ملاقات کردند و متعاقباً سعی کردند حکم بازرسی خانه هریس را بگیرند، اما نتوانستند این کار را انجام دهند. نیت دایکمن، از همان مدرسه، گفت که هریس و کلبولد ماه‌ها قبل از تیراندازی سلاح‌های خود را به نمایش گذاشته و درباره آنها لاف می‌زدند. در همین حال، دوون آدامز، دانش آموز سال دوم در سال 1998، نیز در وب سایت هریس به عنوان هدف مورد نظر نام برده شد. کلبولد حتی یک تکلیف را به قدری خشونت آمیز تحویل داد که معلمش بعداً آن را بدترین داستانی که تا به حال خوانده است نامید.

محققان سرانجام پس از خواندن مجلات به جا مانده از هریس و کلبولد به این واقعیت پی بردند. البته اظهارات موجود در آن دو بمب پروپان 20 پوندی عمل نکرده را توضیح می‌داد که آن دو در آن صبح به کافه تریا حمل کردند. نقشه کشتن صدها نفر بود، با دو بمب دست ساز عظیم که همه چیز را به حرکت در می آورد - اما استراتژی آنها شکست خورد و بمب ها منفجر نشدند.

به گفته جان کیکبوش، رئیس بخش تحقیقات کلانتر شهرستان جفرسون، بمب‌های پروپان به دلیل سیم‌کشی نامرغوب شکست خوردند. تنها پس از آن، در حالی که در بیرون با ناامیدی منتظر انفجار بمب ها بودند، دو تیرانداز دوباره وارد مدرسه شدند و قبل از اینکه کمی بعد از ساعت 12 شب جان خود را بگیرند، قتل عام اسلحه محور خود را آغاز کردند. اندکی پس از آن بود که سرانجام تیم SWAT وارد ساختمان شد و آنها خودکشی کردند.

چگونه قتل عام کلمباین مقامات را تحت فشار قرار داد

بیشتر پوشش‌های فوری پیرامون تیراندازی نشان می‌دهد که هریس و کلبولد مدرسه را گروگان گرفته‌اند و مداخله پلیس را دشوار کرده‌اند. در واقعیت، این به سادگی سناریویی بود که پلیس شهرستان جفرسون - یا در بیشتر نقاط کشور هرگز با آن مواجه نشده بود. کالن نوشت که کلمباین نخستین گروگان گیری بزرگ در عصر تلفن همراه بود. به گفته کالن، اگرچه مدرسه کلمباین هرگز گروگان نبود، اما پلیس به این وضعیت مانند گروگان گیری برخورد کرد. او توضیح داد که چگونه پلیس «محوطه‌ای را ایجاد کرده بود، مطمئن شد که مردان مسلح فرار نمی‌کنند و اساساً منتظر خواسته‌هایشان بودند. و در یک نقطه همچنین با رفتن به ساختمان، اولین تیم SWAT وارد شد.

مقامات یک موضع تدافعی در مقابل موضع تهاجمی اتخاذ کرده بودند که امروزه مورد استفاده قرار می گیرد و به این ترتیب، کل وضعیت کلمباین را به درستی مدیریت کرد. این تصور که هریس و کلبولد خود را در داخل حبس کردند، دانش آموزان را گروگان گرفتند و احتمالاً اگر همه چیز از ریل خارج نمی شد، مطالباتی را مطرح می کردند، تفسیر نادرست بزرگی از سناریو بود.

تیراندازی مدرسه کلمباین

دانش آموزان در محل یادبود قربانیان گرد هم می آیند. مه 1999.


اریک هریس و دیلن کلبولد رانده‌ شده های اجتماعی نبودند که از انتقام گرفتن از کسانی که به آنها ظلم می‌کردند ناامید بودند. احتمال بیشتری وجود دارد که این دو نوجوان به ترتیب روان پریشی و از نظر بالینی افسرده بودند. آنها اعضای طرد شده یک گروه خشمگین به نام مافیای ترنچ کت نبودند، بلکه در واقع یک قاتل حسابگر بودند. شاید پاسخ صریح میلیون ها نفر حتی برای دهه ها پس از قتل عام دبیرستان کلمباین در مورد اینکه چرا این دو پسر اعمال خشونت آمیز وحشیانه ای را که انجام دادند، هیچ ربطی به هیچ یک از مافیای ترنچ کت نداشته باشد و در عوض به احتمال زیاد با یک بیانیه منطقی توضیح داده می شود: آنها از نظر روحی خوب نبودند.

مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
از اعماق اقیانوس ها تا دورترین نقاط فضا ، مطالب جالب و شگفت انگیز همینجاست.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی