افسانه ها حاکی از آن است که هری هودینی در هالووین سال 1926 پس از اینکه یک طرفدار بیش از حد مشتاق به شکمش مشت زد و باعث پاره شدن آپاندیس او شد درگذشت اما این دو رویداد ممکن است به هم مرتبط نبوده باشند. هری هودینی در طول یک حرفه اسرارآمیز که هنوز هم او را به یک نام آشنا تبدیل می کند از غیرممکن ها سرپیچی کرد. هودینی از بلعیدن سوزنها در یک زمان گرفته تا بیرون کشیدن خود از لاشه نهنگ تا فرارهای معروف سلول شکنجه آب چین میلیونها نفر را با شیرین کاریهایش خیره و مبهوت کرد. به نظر میرسید که مرگ هرگز نمیتواند جادوگر معروف را اسیر خود کند اما مرگ هری هودینی در هالووین سال 1926 رخ داد و رمز و راز و گمانهزنی هایی را پشت سر گذاشت که از آن زمان تاکنون مردم را مجذوب خود کرده است.
شغل مرگبار هری هودینی
هری هودینی در 24 مارس 1874 به عنوان اریک وایز در بوداپست، مجارستان به دنیا آمد و در سال 1878 به ایالات متحده مهاجرت کرد. وایز کار خود را با بدلکاری آغاز کرد و در سن 9 سالگی تراپیز را اجرا کرد قبل از اینکه در سال 1891 یک حرفه وودویل در جادوگری را آغاز کرد و به افتخار جادوگر مشهور فرانسوی ژان اوژن روبر هودین نام خود را به هری هودینی تغییر داد. هودینی به عنوان پادشاه دستبند شناخته شد و مخاطبان را در سراسر جهان با توانایی فرار از تقریباً هر چیزی شگفت زده کرد. معروفترین فرار او سلول شکنجه آب چین بود که در آن هودینی وارونه و معلق در آن پایین میرفت و سپس در مخزن آب قفل میشد.
هری هودینی در حال اجرای سلول شکنجه آب چین است.
دو دقیقه به او اجازه داده میشد که فرار کند که او همیشه برای خوشحالی تماشاگران آن را انجام می داد. به نظر می رسید شخصیت نمایشی و کاریزماتیک هودینی برای انقلاب رو به رشد رسانه ها در اوایل قرن بیستم ساخته شده بود. او به سرعت به فوق ستاره ای تبدیل شد.
ضربات غیر منتظره بدن
در سال 1926 در سن 52 سالگی، هری هودینی در اوج بازی خود بود. او در اوایل سال در کشور تور میکرد، برنامههای فرار را اجرا میکرد و از شهرت چند دههای خود لذت میبرد. اما وقتی پاییز آن سال دوباره به تور رفت، به نظر میرسید که همه چیز خراب شده است. در 11 اکتبر، هودینی هنگام اجرای ترفند فرار از سلول شکنجه آب در آلبانی، نیویورک، مچ پای خود را شکست. او موفق شد چندین جلسه بعدی را برخلاف دستور پزشک پشت سر بگذارد و سپس به مونترال سفر کرد. در آنجا او در تئاتر پرنسس ظاهر شد و در دانشگاه مک گیل سخنرانی کرد.
هری هودینی برای فرار از دستبندها در سال 1912 آماده می شود.
پس از سخنرانی، او با دانشجویان و اساتید از جمله ساموئل جی اسمیلوویچ که طرحی از او کشیده بود دیدار کرد. هودینی به قدری تحت تأثیر این طراحی قرار گرفت که از اسمیلوویچ دعوت کرد تا در روز جمعه، 22 اکتبر برای انجام یک پرتره مناسب به تئاتر پرنسس بیاید. در روز مقرر در ساعت 11 صبح، اسمیلوویچ به همراه یکی از دوستانش جک پرایس به دیدار هری هودینی آمد. بعدها یک دانشجوی سال اول به نام جوسلین گوردون وایتهد به آنها پیوست. در حالی که اسمیلوویچ طرح هودینی را می کشید وایتهد با شعبده باز گفتگو می کرد. پس از صحبت هایی در مورد قدرت بدنی هودینی وایتهد پرسید که آیا درست است که او می تواند حتی قوی ترین مشت به شکم را تحمل کند؟ جک پرایس سپس موارد زیر را همانطور که در کتاب روث براندون زندگی و بسیاری از مرگهای هری هودینی ثبت شده است یادآوری کرد:
آخرین اجرا
عصر روز بعد هودینی با قطاری شبانه مونترال را به مقصد دیترویت میشیگان ترک کرد. او پیشاپیش تلگراف زد تا یک دکتر او را معاینه کند. پزشک تشخیص داد هودینی مبتلا به آپاندیسیت حاد است و گفت که باید فوراً به بیمارستان برود. اما تئاتر Garrick در دیترویت قبلاً 15000 دلار بلیط برای نمایش آن شب فروخته بود. هودینی گفت اگر آخرین نمایش من باشد این برنامه را اجرا خواهم کرد. هودینی با وجود داشتن دمای 104 درجه فارنهایت نمایش را در Garrick در 24 اکتبر ادامه داد. بین قسمت اول و دوم از کیسه های یخ برای خنک کردن او استفاده می شد.
برخی گزارش ها حاکی از آن است که وی در حین اجرا از هوش رفته است. با شروع پرده سوم او نمایش را متوقف کرد. هودینی هنوز از رفتن به بیمارستان امتناع می کرد تا اینکه همسرش او را مجبور کرد. با یک پزشک هتل تماس گرفته شد و به دنبال آن پزشک شخصی او را متقاعد کرد که ساعت 3 صبح به بیمارستان گریس برود.
هری هودینی 1925 یک سال قبل از مرگ.