loading...

واندرز فارسی | جهان عجایب

ایمه دیبوک دریوری که در سال 1768 در یک خانواده نیشکر ثروتمند در Pointe Royale، جزیره مارتینیک، مستعمره فرانسه متولد شد، باید زندگی آزاد و نازپرورده ای داشته.

پیشگویی مرموز در مورد ملکه امپراتوری عثمانی

ایمه دیبوک دریوری که در سال 1768 در یک خانواده نیشکر ثروتمند در Pointe Royale، جزیره مارتینیک، مستعمره فرانسه متولد شد، باید زندگی آزاد و نازپرورده ای داشته باشد. به گفته بسیاری از مورخان، Aimée du Buc de Rivéry دوران کودکی کاملاً شبیه به جوزفین داشت که بعدها ملکه جوزفین امپراتور ناپلئون، مادربزرگ امپراتور ناپلئون سوم شد. جوزفین یک بار درباره دوران کودکی خود نوشت: «از صبح تا شب می دوم، می پرم، می رقصم. هیچ کس آن را مهار یا جلوگیری نمی کند. گفته می‌شود که ایمه و جوزفین زمانی که در مارتینیک بزرگ می‌شوند، بسیار صمیمی بودند.

در کتاب «رز مارتینیک: زندگی ناپلئون جوزفین» (تقریباً ترجمه شده: گل رز مارتینیک: زندگی ژوزفین) نوشته آندره آ استوارت، یک بار در مورد زندگی دو دختر جوان پیشگویی شده بود که هر دو در نهایت به زندگی خود خواهند رسید یعنی بالاترین مقام در حرمسرا

ایمه و جوزفین در حین پیاده روی به طور تصادفی با یک فالگیر عجیب و غریب برخورد کردند. او گفت که جوزفین "این روزها از آزادی در مارتینیک" پشیمان خواهد شد، اما این معامله ارزشش را داشت، زیرا او با "مردی بی‌نظیر" ازدواج می‌کرد که موقعیت او را "بالاتر از ملکه" بالا می‌برد. در همین حال، سرنوشت ریوری بدتر شد وقتی که فالگیر به او هشدار داد که به دست دزدان دریایی بیفتد و به "قصری بزرگ" در آن سوی جهان فروخته شود. طبق کتاب استوارت، ملکه جوزفین بعدها چندین بار داستان قدیمی این پیشگویی را تعریف کرد و ادعا کرد که آنچه سال‌ها بعد برای او و پسر عمویش ریوری رخ داد، حقیقت دارد.

در پس زمینه مرموز برخی معتقدند که ایمه جوان در سال 1778 در طول یک سفر دریایی ناپدید شد، درست یک سال قبل از اینکه سفر جوزفین او را ملکه فرانسه کند. برخی دیگر بر این باورند که ریوری پس از بازگشت از یک صومعه فرانسوی ناپدید شد و توسط دزدان دریایی ربوده شد. حتی افسانه هایی وجود دارد که او در 2 سالگی ربوده شده یا در یک کشتی غرق شده است. بسیاری بر این باورند که ایمه برای تحصیل در صومعه ای در فرانسه فرستاده شد و در راه بازگشت به خانه، کشتی او توسط دزدان دریایی باربری ربوده شد. او برده شد و به عنوان هدیه به سلطان عثمانی به نام فرماندار کل الجزایر به قسطنطنیه (استانبول کنونی) آورده شد. در اینجا دختر به نام ناکسیدیل یکی از همسران پادشاه شد.

پیشگویی مرموز در مورد ملکه امپراتوری عثمانی

پرتره ای از ایمه


نکسیدیل همسر محبوب سلطان عبدالحمید اول عثمانی و بعدها مادر شاه محمود دوم شد. او چهارمین همسر رسمی (کادین) پادشاه شد و بارها شاهد مبارزه در حرمسرا بود، به ویژه زمانی که همسر اول او نوخت سزا و همسر دوم میهریمه برای یافتن راهی برای نجات با یکدیگر جنگیدند. پسرش را بر تخت سلطنت بنشاند ناکسیدیل که در این دعواها شرکت نمی کرد، فقط بی سر و صدا تماشا می کرد و به دنبال محافظت از پسرش بود. در سال 1789، در زمان انقلاب فرانسه، پادشاه عبدالحمید اول درگذشت. سلیم سوم در 27 سالگی بر تخت نشست و جانشین عمویش شد و به نکسیدیل اجازه داد تا با پسر عمویش محمود در کاخ سراگلیو بماند.

برای سلیم، نکسیدیل نمادی از فرهنگ فرانسوی است که او همیشه آن را تحسین کرده است. او یکی از معتمدین ملک سلیم سوم شد و به او زبان فرانسه آموخت و در آن زمان عثمانی ها برای اولین بار سفیر دائمی خود را به پاریس فرستادند. سلیم سوم یک دفتر روزنامه در فرانسه تأسیس کرد و به ناکسیدیل اجازه داد تا کاخ را به سبک رایج در فرانسه در آن زمان تزئین کند. با این حال، این اصلاحات بود که به قیمت جان او تمام شد. شاه سلیم سوم در سال 1807 توسط افراط گرایان که از لیبرالیسمی که او آغاز کرده بود حمایت نمی کردند به قتل رسید. قاتلان سعی کردند محمود را بکشند اما نکسیدیل به سرعت پسرش را پنهان کرد. محمود سپس در سال 1808 سلطان امپراتوری عثمانی شد و اصلاحات مهمی را از زمان سلیم سوم انجام داد که بیشتر آنها تحت تأثیر مادرش بود تا امپراتوری در حال فروپاشی را نجات دهد.

او که مردی باهوش و عاقل بود، اصلاحات را در غرب به ویژه در زمینه های حکومت داری، نظامی، حقوقی و مالی مطالعه کرد. محمود دوم امپراتوری عثمانی را مدرن کرده است و با پتر کبیر امپراتوری عثمانی مقایسه می شود. نکسیدیل همیشه به آداب اسلامی در حرمسرا پایبند بود، اما در اعماق قلبش همیشه یک مسیحی بود. آخرین آرزوی ناکسیدیل این بود که یک کشیش پس از مرگش آخرین مراسم را انجام دهد. شاه محمود دوم مادرش را رد نکرد و هنگامی که نکسیدیل درگذشت، برای اولین بار یک کشیش مسیحی از دروازه های قصر وارد حرمسرا شد. این بسیار خاص است، زیرا حرم عثمانی، یک مکان کاملاً مخفی است که برای مردان و سایر زنان عادی ممنوع است زیرا تنها صاحبان امپراتوری هستند که سلاطین عثمانی می توانند علاوه بر شاهزاده ها پا بگذارند، اما باید قوانین را رعایت کنند.

مقررات سختگیرانه آنها همچنین فقط تا سن 16 سالگی اجازه دارند در اینجا با مادر خود بمانند. حرمسرای امپراتوری عثمانی یک منطقه معماری نیست بلکه بیشتر شبیه یک شهر مینیاتوری است. لطفی که نکسیدیل از شاه عبدالحمید اول داشت این بود که او برای خود کاخی داشت و اجازه داشت ارزش ها و فرهنگ سرزمینش را در آنجا بیان کند.

برچسب ها تاریخی ,
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
Profile Pic
از اعماق اقیانوس ها تا دورترین نقاط فضا ، مطالب جالب و شگفت انگیز همینجاست.
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • کدهای اختصاصی